ریسیدن


    spin

مترادف ها

spin (فعل)
خیط و پیت کردن، چرخ زدن، فر زدن، چرخیدن، چرخاندن، ریسیدن، رشتن، تنیدن، به درازا کشاندن

پیشنهاد کاربران

بپرس