گربز. [ گ ُ ب ُ ] ( ص ) در اصل گرگ وبز بود، یعنی گرگی خود را به لباس بز جلوه دهد. ( از برهان ) ( آنندراج ) ( غیاث ) ( فرهنگ رشیدی )
پوشیده دلق . [ دَ / دِ دَ ] ( ص مرکب ) دلق بتن کرده . صوفی . || مجازاً ظاهرساز. متظاهر. ریاکار : عزیزان پوشیده از چشم خلق نه زنارداران پوشیده دلق . سعدی ( بوستان ) .
اهل ظاهر. [ اَ ل ِ هَِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنکه بر ظاهر کتاب خدا عمل کند. مقابل اهل تأویل. رجوع به جامعالحکمتین و فهرست آن و فیه ما فیه ص 146 و 165 شود. || ریاکاران. ( آنندراج ) .