رکوع

/roku~/

    genuflexion
    genuflection

فارسی به انگلیسی

رکوع کردن
genuflect

پیشنهاد کاربران

ز بند و کمند عشق تو ای یار ای پروردگار هیچ امید رهایی و رستگاری نیست به روش رو به قبله ایستادن، کمر به رکوع خم کردن، سر به سجده نهادن، پیشانی بر مُهره گذاشتن، انگشت به تسبیح گرفتن، ذکر برلب گفتن، رو به زمین و آسمان کردن و دست به دعا/ کجا و کَی توانند گریزند این مخلوقات ناچیز زین خال ها داغ های زیبا معجزه آسا به امر و خواست تو نهاده بر سر و دل و دست و پا/ به خوبی دانم که تو نیافریده ای مارا بهر طاعت و بندگی یا به لسان قرآن الا لیعبدون/ بلکه تا کنی مارا راست و درست و حسابی وان هم نه بسان ماریا مادر ایسا یا مریم باک راه/ الا یعنی بلکه یا مگر به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مارا/ تا سهیم گردانی و بهره مند نمائی از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان، لایزال و جاودانه خویش مارا/ این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی در بین جهان های بیشمار/ جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بطن وجود و ماهیت بیکران تو ای آفریدگار/لذا شیخا گر خود نمی خواهی مخواه اما دست کم ترا بخدا سوگند بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/ در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد انشاالله کلیه ی سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/. . . .
...
[مشاهده متن کامل]

این فکر و خیال و تصور درین سر و دل محدود و بیقرار من هرگز آرام نگیرند/ تا خود را در فکر و خیال و تصور و سر و دل جاودانه شاد و بینهایت پروردگارم به روشنی آفتاب نبینند/

نیم کرنش
حالت خضوع در نماز. خم شدن به نحوی که کف دست روی زانوها قرار بگیرد
کرنش
سر فرود آوردن
پیش خم
حالت خشوع و تواضع در نماز