رکاب: جاپایی؛ پایی؛
در گویش بهبهان
رکاب: پایه دو ( Payedoo ) گفته میشود
دکتر کزازی در مورد واژه ی " رکاب" می نویسد : ( ( گونه ای از پیاله، پیالهٔ هشت پهلوی دراز. ) )
( ( دَرْ دِه رکابِ مَی! که شعاعش، عنانْ زنان
بر خنگِ صبح، برقع ِ رعنا برافکند ) )
( رخسار صبح ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۷۲، ص ۲۸۱. )
رکاب را اسپره و سپر و اسپار و سپار و پایه هم گویند
رک دگرگونه لگ است و رکاب یا لگاب به معنی جای پا است .
از اونجایی که فردوسی این واژه را بکار برده ، شاید ایرانی است نه عربی ، به ویژه که پسوند ایرانی ( اب ) هم دارد ، مانند خراب ، شراب ( شر یا سر هماخانواده با سرکه است )
حلقه فلزی در دو طرف زین اسب که سوار پا در آن می گذارد
رکاب به معنی پادری دوچرخه
رُکّاب در عربی به معنی مسافران
اوزَنگی �zəngi معادل ترکی رکاب است.
آیاغی یئردن اوزَن
رکاب می زند
دوچرخه را می راند
در زبان پارسی " وهنگ " بجای رکاب کاربرد داشته که در پی آلایش زبانی واژه رکاب تازی فراگیر شده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)