دیکشنری
مترجم
بپرس
رژیم گرفتن
diet
to be on diet
دنبال کنید
مترادف ها
diet
(فعل)
خوراک دادن، رژیم گرفتن، خوراندن
پیشنهاد کاربران
I dont like diet because im not fat
I am salt free diet
من در رژیم غذای بدون نمک هستم
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها