روی هم


    altogether
    altogether
    in toto

فارسی به انگلیسی

روی هم افتادگی
lap

روی هم افتادن
overlap

روی هم افتادن دو خط
cross talk

روی هم افتادن صداها
interfere
interference

روی هم افتاده
lap

روی هم تا شدن
lap

روی هم تا کردن
lap

روی هم چسباندن چندین لایه از چیزی
laminate

روی هم چیدن
stack

روی هم رفته
on the average, on the whole, in toto, overall, totally, altogether

روی هم قرار گرفتن لبه دو چیز
overlap

روی هم قرارگیری از یک طرف
abutment

روی هم گذاشتن سرمایه
pool

روی هم گذاشتن کوشش
pool

مترادف ها

wholly (قید)
تماما، کاملا، روی هم، جمعا، بطور اکمل

overhand (قید)
روی هم

in sum (قید)
خلاصه، روی هم

پیشنهاد کاربران

بپرس