روپوش

/rupuS/

    coverall
    duster
    jumpsuit
    outerwear
    sheeting
    vesture
    wrap
    cover
    bed-sheet
    gown
    happi coat
    jacket

فارسی به انگلیسی

روپوش اتاق عمل
gown

روپوش باز دارنده برای دیوانه های خطرناک
straitjacket

روپوش جراح
gown

روپوش چیزی را برداشتن
uncover

روپوش زمستانی و یک تکه کودک
leggings

روپوش قضات و کشیشان
gown

روپوش گرم
snowsuit

روپوش گشاد
jumper

روپوش گشاد و رنگارنگ
dashiki

روپوش گشاد و کلاهدار
domino

روپوش منزل
housecoat

روپوش کار
smock

روپوش کارگری
dungarees

روپوش کودک
wrapper

مترادف ها

top (اسم)
اوج، سر، قله، بالا، نوک، تپه، راس، رویه، فرق، روپوش، فرق سر، رو، فرفره، تاپ، کروک، درجه یک فوقانی

cover (اسم)
سر، پوشش، جلد، سر پوش، فرش، غلاف، سقف، رویه، روپوش، لفاف، پاکت، غشا

hood (اسم)
کلاهک دودکش، کروک درشکه، باشلق، روپوش، اوباش، روسری، کاپوت، کاپوت ماشین، باشلق یا کلاه مخصوص کشیشان

cortex (اسم)
پوسته، قشر، پوست، لایه رویی، روپوش

gown (اسم)
خرقه، روپوش، لباس شب، جامه بلند زنانه

topcoat (اسم)
روپوش، پالتو

wrapper (اسم)
روپوش، لفاف، پوشه، بالا پوش، لفاف بسته بندی، چادر شب، بسته بندی کاغذ، بارپیچ، جلد کتاب

duster (اسم)
روپوش، گردگیر، وسیله گردگیری

پیشنهاد کاربران

روی پوش: شرمنده، شکست خورده و گریزان. مثال: تاب مقابله نیاورده گریزان و روپوش شدند.

بپرس