رونوشت

/runeveSt/

    copy
    counterpart
    duplicate
    duplication
    facsimile
    transcript
    image
    likeness

فارسی به انگلیسی

رونوشت ازچیزی برداشتن
to copy something

رونوشت بردار
copier

رونوشت برداری
duplication

رونوشت سازی
imitation, transcription

رونوشت گرفتن
duplicate

رونوشت نامه وی ضمیمه است
copy of his letter is herewith enclosed.

رونوشت کردن
copy

مترادف ها

replication (اسم)
دفاع، پاسخ، رونوشت، تکرار، انعکاس، پاسخگویی، تاشدگی

copy (اسم)
جلد، نسخه، رونوشت، نسخه برداری، مسوده

counterpart (اسم)
هم کار، قرین، رونوشت، همتا، نقطه مقابل

transcript (اسم)
رونوشت

transcription (اسم)
رونوشت، استنساخ

facsimile (اسم)
رونوشت، کلیشه عین متن اصلی، رونوشت عینی

پیشنهاد کاربران

متن فایل صوتی یا یک سخنرانی
سواد، کپی، کپیه، مسوده، نسخه
استکتاب

بپرس