منبع. عکس فرهنگ عمید
واژه روستا
معادل ابجد 667
تعداد حروف 5
تلفظ rustā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: rōstāk] ‹رستاک›
مختصات ( اِ. )
آواشناسی rustA
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
the country
روستا = racks
راه اندازی تلویزیون های اینترنتی که از عمر آن ها کمتر از یک دهه می گذرد، حرکتی در مسیر عصر ارتباطات است.
انقلاب Vod ها و تلویزیون های اینترنتی در آینده ای نزدیک، جزوی لاینفک از زندگی مردم را تشکیل می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
قابلیت تعاملی بودن این تلویزیون ها و اینکه مردم خودشان دوست دارند انتخاب کنند که چه چیزی ببینند نه اینکه برای آن ها انتخاب کنند؛ باعث شده تا روز به روز شاهد گسترش تلویزیون های اینترنتی در کشور باشیم.
این تلویزیون ها در آینده ای نزدیک؛ طیف وسیعی از مخاطبان را با خود همراه می سازند، بطوریکه می توانند به راحتی تصمیم بگیرند که چه چیزی را تماشا کنند.
تلویزیون اینترنتی روستا تی وی، در سال 1399 و با مجوز رسمی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ( ساترا ) ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پارک علم و فناوری به عنوان صنایع خلاق و دانش بنیان، در سطح ملی راه اندازی شده است و در نظر دارد تا با هدف کنار زدن محدودیت های زمانی و مکانی و با نگاهی نو؛ توسعه فرهنگ گردشگری روستایی، اقتصاد پایدار، ترویج سبک زندگی ، آموزش را مد نظر قرار دهد.
این شبکه به عنوان اولین و بزرگترین تلویزیون اینترنتی تعاملی با مخاطبان خود در حوزه روستا سعی کرده تا با نمایش ظرفیت های روستایی در حوزه های فرهنگی، گردشگری، اجتماعی، اقتصادی و … گوشه ای از زیبایی های ایران را به تصویر در آورد.
پلتفرم اختصاصی روستا تی وی که خدمتی اقتصادی به روستائیان کشور است شرایطی را فراهم کرده که مردم می توانند علاوه بر استفاده از خدمات متعدد در یک اپلیکیشن جامع؛ محصولات و توانمندی های خودشان را به مردم بفروشند و یا اجاره دهند.
دهمورد
واژه"روستا" که در اوستا "روستاک" است سرزمین معنا دارد و به گونه سرزمینی بزرگ با چند ده و آبادی آمده است. روستا در زبان "پهلوی" هم که "رستاک - رستاغ" است و معنی گسترده تر از ده را داشته است
ابادی. . . . قریه. . . . . قصیه. . . . . .
به نظر من اگر قبل روستا the باشه country میشه ولی در حالت عادی village
( در زبان اردو ) موضع
دِه . قلعه . به زبان کوهسرخی
واژه روستا که آنرا در پارسی میانه لوستاک میخوانده اند به معنای در مسیر رود است که شکل اوستایی آن *θraotō. stācąm و یا srau̯tas - tāka - ( سروتس=رود تاک=تاز - تاخت - راه - مسیر ) بوده است.
روستا: [اصطلاح دامپروری] به محل محدودومشخص وخارج ازبافت شهری اطلاق می گردد، که حداقل دارای 20خانوارساکن باشدودرآن، فعالیتهای کشاورزی ودامپروری وبعضا"صنعتی، به صورت متمرکزیاپراکنده انجام می شود.
آبادی، ده، دهات، دیه، رستاق، قریه، قصبه
{کلعه} در زبان کرمانجی خراسان
دهکده
Country , Rustic
البتهRustic یعنی وابسته به روستا عزیز دلم. . .
لطفا دیگران رو به اشتباه نندازید.
روستا =Rustic
Rural
ده
قریة
کزن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)