روزه

/ruze/

    fast
    fasting

فارسی به انگلیسی

روزه خوار
one who does not fast or who breaks his fast

روزه خوردن یا روزه شکستن
to break ones fast

روزه دار
fast, fasting, who has observed the fast

روزه داشتن
to be fast

روزه گرفتن
fast, to observe a fast

مترادف ها

fast (اسم)
روزه، صیام

lent (اسم)
روزه، صیام، ماه روزه

پیشنهاد کاربران

صیام
سلیم
روزه: خودداری از نوشیدنی ها، خوراکی ها و مهمتر چشم و دل پاک داشتن از پلیدی ها که معمولن روزه را در خودداری کردن از نوشیدنی و خوردنی ها می دانند.
روزه در اسلام عبادتی است که انسان برای انجام فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب تمام روزهای ماه رمضان از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید. در این دین، بیماران، افراد دارای ضعف که روزه برای
...
[مشاهده متن کامل]
آن ها ضرر داشته باشد، و همچنین با شرایطی خاص زنان باردار، کهنسالان و مسافرین از گرفتن روزه معاف هستند

روزه، عبادتی دینی که باید در "روز"انجام گیرد. معادل فارسی بسیار مناسب و رسایی است برای مفهوم واژه "صوم"عربی. صوم به معنی امساک وخویشتن داری از برخی امور است، مانندخوردن و آشامیدن و. . . . که همه آن مربوط به روز است . بنا براین از آن روی به صوم روزه گفته شده که در روز واجب شده است نه در شب.
امساک. . . . . صوم. . . . .
روزه:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " روزه" می نویسد : ( ( روزه در پهلوی در ریخت روچگ rōčag و روزگ rōzag بکار می رفته است. ) )
( ( چو جان بر دل هر کسی بود دوست
نماز شب و روزه آیین اوست. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 257. )

Fast
who has observed the fast

بپرس