روزنه

/rowzane/

    aperture
    chink
    hole
    interstice
    light
    opening
    pore
    prick
    breach
    window
    foramen
    stoma
    loophole
    porthole

فارسی به انگلیسی

روزنه امید
silver lining, fighting chance, ray of hope, gleam of hope

روزنه بند
sealant

روزنه در دیوار دژ
loophole

مترادف ها

scuttle (اسم)
گریز، روزنه، دریچه، کج بیل، عقب نشینی، سطل ذغال، جا ذغالی، گام تند

hatch (اسم)
درامد، روزنه، دریچه، نتیجه، خش، نصفه در، جوجه گیر ی

aperture (اسم)
روزنه، دهانه، گشادگی، سوراخ، دهانه یا سوراخ

orifice (اسم)
روزنه، سوراخ

window (اسم)
روزنه، پنجره، دریچه، ویترین

hole (اسم)
سفت، روزنه، سوراخ، خندق، غار، گودی، غول، منفذ، رخنه، فرجه، نقب، حفره، گودال، چال، فرج، لانه خرگوش و امثال ان

pore (اسم)
روزنه، منفذ، سوراخ ریز، خلل وفرج

outlet (اسم)
روزنه، عبور، مخرج، در رو، پریز، مجرای خروج، بازار فروش

clearance (اسم)
اختیار، روزنه، رخصت، اجازه، ترخیص، ترخیص کالا از گمرک، زدودگی، برداشتن مانع، صافی

loophole (اسم)
روزنه، مزغل، سوراخ جا، راه گریز، مفر، سوراخ سنگر، سوراخ دیدبانی

peephole (اسم)
روزنه، دیدگاه، درز

peep (اسم)
روزنه، جیک جیک، کمی، نگاه دزدکی، نگاه زیر چشمی، نیش افتاب، روشنایی کم

casement (اسم)
روزنه، پوشش، پنجره، پنجره لولادار

slit (اسم)
روزنه، شکاف، فرجه، رخ، درز، چاک، غاز، بریدگی

fossa (اسم)
روزنه، حفره، گودال، چال، فرو رفتگی

eyelet (اسم)
حلقه، روزنه، سوراخ، چشم، چشم کوچک

foramen (اسم)
روزنه، سوراخ، مجرا، مخرج، ثقبه

ostium (اسم)
مدخل، روزنه

پیشنهاد کاربران

در زبان سنگسری
سۏوازه : به معنی روزنه ، روزنه نور ، رونه امید میباشد
سوراخ. منفذی
Loophole
در کردی گفته میشود کون یا ته آن باز است ، کونا باجه
منفذ ، نفوذگاه
قصد:هدف

بپرس