standing on ceremony bashfulness embarrassment formality reserve delicate situation(preventing the refusal of a requestin the pressence of him who makes it)
خلاف میل خود رفتار کردن بخاطر طرف مقابل که ناراحت نشود!!!
شرم حضور ؛ شرم حضوری. حجب و حیا نشان دادن در پیش کسان. ( از یادداشت مؤلف ) . خجلت کشیدن در حضور بزرگی. رودروایستی. ( فرهنگ فارسی معین ) : پنجه شرم حضوری گر بگیرد دامنت تا قیامت می توان سر در گریبان داشتن. ... [مشاهده متن کامل]
عظیمی ( از آنندراج ) . دارد هنوز شرم حضور مرا نگاه پنهان ز من به خلوت آیینه می رود. صائب تبریزی ( از آنندراج ) . رجوع به ترکیب شرم حضوری شود. - شرم حضوری ؛ شرم حضور. رودروایستی. خجلت کشیدن در حضور بزرگی. ( فرهنگ فارسی معین ) . رجوع به ترکیب شرم حضور شود.
تعارف
تعریف حصور اگر رسیدن به رواق و اتاق باشد و مخاطب انجاست. فرد عامل و یا حامل ایده و کلام به سبب ناپسند بودن گفتار یا کردارش. . . از شرم حضور و از خجالت روی از مخاطب گردانده . . . و روی به در می ایستد ( روی در بایستی ) کنایه از شرم حضور و روی گرداندن از مخاطب حاضر و روی به محل خروج است
استعاره از ایستادن روی در دارد یعنی شرایطی که باعث بلاتکلیفی است نه باز شدن در معلوم است نه بسته شدنش به لحاظ تعارف و شرم حضور رفتاری غیر واقعی انجام دادن
این واژه بر اثر استفاده نادرست عوام از واژه ی رو در رو بایستی موجود آمد و معمول شد. هدف از این واژه نیز در اصل اشاره به لزوم رو در رو شدن با دیگری را می رسانده . . . به واژه ی "رودروایسی" مراجعه کنید.