مجاز بودن، روایی، روا بودنی، جواز شرعی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
روایی بمعنای اعتبار
پایایی بمعنای اعتماد
پایایی بمعنای اعتماد
سلیم
روایی: که آن را روائی هم می نویسند واژه ای اربی که در فارسی با داستان شده، رده راستی و درستی، و بهره گیری از یک خانش� خوانش�.
روایی: که آن را روائی هم می نویسند واژه ای اربی که در فارسی با داستان شده، رده راستی و درستی، و بهره گیری از یک خانش� خوانش�.
نام فامیلی رایج در طایفه روا ایل منجزی ایل بزرگ بهداروند
علاوه بر معانی که دوستان گفتن، به معنای "ارزش"و"اعتبار" هم هست.
داستانی
روایت شده
نقل شده
منقول
حکایت شده
نقل شده
منقول
حکایت شده