روال

/revAl/

    manner
    method
    mode
    pattern
    practice
    procedure
    process
    style
    system
    precedent
    rubric
    tack
    trend
    usage
    use
    way
    wise

فارسی به انگلیسی

روال همیشگی
routine

روال کار اداری
red tape

روال کردن
routinize

مترادف ها

routine (اسم)
روال، جریان عادی، امر عادی، کار عادی، عادت جاری

rubric (اسم)
خط قرمز، روال، سرفصل

zeitgeist (اسم)
روال، روحیه یا طرزفکر یک عصر یا دوره

پیشنهاد کاربران

درود بر کاربر تهمورث
واژه ی "روال" به چم روش و شیوه، از بن کنونی کارواژه ی [رفتن] با پسوند نامسازِ [ال] ساخته شده است: رو ال.
پسوند ال در پایان نام نیز می آید و آن را به نامی دیگر دگردیس می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

این پسوند را در واژه هایی مانند نهال، پوچال یا پوشال، گودال، چنگال، دوال، خوال، کوپال، کندال ( در لری به چم گودال ) و. . می ببنیم.
گرچه واژه ی کوپال ( گرز آهنین ) ، اگر به ریخت نخستینِ[کوب بال] بوده باشد برای این خواسته ی ما نمونه ی درستی نیست.
واژه ی "روند": بن کنونی کارواژه ی [رفتن] با پسوند [اَند]
رو َند،
نمونه های دیگر: کِشَند ( جزرومد ) ، خورند ( درخور، شایسته ) ، شَوَند ( دلیل ) .

کسی می تواند ریشه شناسی دو واژه ی: روند، روال را برایمان بگوید؟؟؟؟
من خودم گیج شدم.
کمکککککک
procedure
روال واژه ای پارسی است: رو ش؛ رو ند؛ رو ال و. . .
واژه ی rule انگلیسی به معنی قاعده، قانون تغییر یافته ی" روال " فارسی به معنی راه، روش، طریقه، آنچه رسم است، می باشد. واژه ی خطکش انگلیسی هم از این کلمه گرفته شده است.
روال به زنجیره ای از کنش ها، وظایف، گامها، محاسبات، تصمیم ها و دیگر فرایندها گفته می شود که پس از انجام در ترتیب و چیدمان مشخص، نتیجه، فراورده یا دستاورد مشخصی را فراهم می کند.
هر بار که یک روال را دنبال می کنیم، اگر شرایط دروندادی همان باشد بایستی هر بار همان نتیجه بارهای پیش بدست آید.

بپرس