surface
رو انداختن
ask, request
رو به افتاب
exposure
رو به بالا
up, upturned, retrouss
upward, superior, upbeat, supine
upward, superior, upbeat, supine
رو به بیرون
outward
رو به تباهی
degenerative
رو به ترقی
up-and-coming, on the rise, on the progress
upbeat, upward
upbeat, upward
رو به جلو
abreast, along, supine
رو به جلورفتن
nose
رو به خرابی بودن
disrepair
رو به دریا
seaward, seafront
رو به دوربین
full-faced
رو به رشد و توسعه سریع بودن
flourish
رو به رو شدن با
oppose, face
رو به رو قرار دادن
oppose
رو به رونق
flourishing, up-and-coming
رو به زوال
decadent, degenerative, dead duck
رو به زوال گذاشتن
decay
رو به سویی داشتن
tend
رو به کاهش نهادن
wane