به نظر می رسد کار خیری شروع شده بوده که به افراط به شر مبدل گردیده است ولذا خاتم پیامبران آن را نه تنها امضا نکرده بلکه منع نموده اند !!
رهبانیت که از ماده رهبه به معنی ترس از خدا گرفته شده در آغاز مصداقی از زهد و بی اعتنائی نسبت به دنیا بود ، ولی بعدا به تحریفهای گسترده ای کشیده شد و اگر می بینیم اسلام به شدت با این رهبانیت مبارزه می کند نیز به خاطر همین چهره نهائی آن است.
ترک دنیا
خط بجهان کشیدن. [ خ َ ب ِ ج َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) ترک دنیا دادن. تارک دنیا شدن. ( ناظم الاطباء ) :
خط بجهان درکش و بیغم بزی
دور شو از دور و مسلم بزی.
نظامی.
خط بر عالم کشیدن ؛ ترک دنیا کردن. ( ناظم الاطباء ) .
ادیان الهی که به منظور هدایت انسان از سوی خداوند متعال و به وسیله پیامبران برای انسان فرستاده شدهاند، همگی دارای برنامهها و اهداف روشن و قابل اجرایی هستند. دوری از این برنامهها و انتخاب راههایی جز راههای مورد نظر پیامبران، همیشه در همه ادیان وجود داشته و موجب به وجود آمدن انحرافاتی در آن ادیان شده است.
... [مشاهده متن کامل]
رهبانیت و گوشهگیری از صحنه اجتماع از جمله پدیدههایی بود که در ابتدا به منظور تسریع در رسیدن به خدا از سوی برخی افراد جامعه مسیحی بدعتگذاری شده و تاکنون نیز ادامه دارد. دانشمندان مسیحی به طور جسته و گریخته به منشأ شکلگیری و نیز فرقههای رهبانیت اشاره کردهاند. محققان مسلمان نیز در آثار خود گوشههایی از حقایق موجود راجع به این فرقهها را تبیین کردهاند.
آشنایی با این پدیده و نتایج به دست آمده از این انحراف میتواند در پایبندی متدینان به حقایق دینی خود و عدم گرایش به نحلههای انحرافی نقش مؤثری داشته باشد. آنچه در این نوشتار به دنبال آن هستیم، آشنایی با پیشنیه رهبانیت در مسیحیت، فرقههای رهبانیت، دیدگاه اندیشمندان مسیحی راجع به راهبان و دیدگاه اسلام در اینباره است.
واژهشناسی رهبانیت
«رهبانیت» واژهای عربی است و اغلب لغتنویسان عرب این واژه را معادل «رهب» به معنای خوف و ترس دانستهاند. خلیل فراهیدی در اینباره مینویسد: «رهبت الشیء ارهبه رهبا و رهبة، أی: خفته. »2
عالمان علم لغت، «ترهب» را به معنای تعبّد در
صومعه دانسته و «راهب» را که از ریشه «رهبانیت» و «الرهب» گرفته شده به معنای کسی دانستهاند که در صومعه به عبادت مشغول است. همچنین اغلب لغتنویسان بر این نکته اصرار کردهاند که جمع کلمه «راهب»، کلمه «رهبان» و نه «رهابنه» است. 3
در این میان، ابوهلال عسکری تفاوتهایی میان «خوف» و «رهب» بیان کرده است؛ از جمله اینکه «رهب» به معنای استمرار و طولانی بودن خوف است و هر خوفی را نمیتوان «رهب» دانست، و به همین دلیل است که راهب را راهب گویند؛ زیرا استمرار در خوف دارد. 4
راغب اصفهانی نیز «رهبانیت» را از ریشه «رهب» به معنای ترس همراه با اضطراب میداند. وی «ترهب» را به معنای تعبد، و رهبانیت را زیادهروی در تحمل تعبد از شدت ترس گرفته و بر خلاف اغلب لغتنویسان، کلمه «رهابنه» را بهترین جمع برای کلمه «راهب» دانسته است. 5
علّامه طباطبائی نیز در کلامی مشابه میفرماید: «رهبانیت از رهبه است که همان خشیت میباشد و به طور عرفی بر انقطاع انسان از مردم برای عبادت خداوند به خاطر خشیت از او اطلاق میشود. »6
درباره معادلهای این واژه در دیگر زبانها میتوان گفت: واژه آلمانی «Moneh» به معنای راهب از کلمه یونانی «موناخوس» ( Monaxos ) آمده است. این کلمه در اصل به افرادی اطلاق میگردید که در انزوا و در بیابان به سر میبردند، اما از قرن چهارم به بعد درباره افرادی به کار برده میشد که عزلت اختیار مینمودند، حتی اگر با دیگران دستهجمعی در یک منزل سکنا گزیده باشند. برای چنین مفهومی، یعنی راهب صومعهنشین، واژههای «Coenobite» به انگلیسی و «Xoinobion» به یونانی وضع شد و برای مکانی که عدهای به طور مشترک در آن زندگی میکردند ـ که همان صومعه باشد ـ واژههای «Coenobium» و «Monasteriu» به کار برده شد. واژه صومعه در زبان آلمانی معادل واژه «Kloster» است و واژه لاتینی «cleustrum» نیز به معنای منزل راهبههای آفریقای شمالی است که معمولاً با دیواری محصور و از دنیای خارج جدا و مجزا میگردید.
برای یک جماعت کوچکتر واژه لاتینی «cellula» و آلمانی «zelle» به کار برده شد که بعدها به حجره هر یک از اعضا صومعه اطلاق گردید.
برای مفهوم «راهبه» بیشتر از واژه لاتینی «Monalis» و «Nonna» ـ که به آلمانی«Nonne» است ـ استفاده میشود که خود نیز از کلمه «nonnus» گرفته شده است. 7
در فرهنگ لغتهای انگلیسی امروزی برای مفهوم راهب، معادل «Monk» و برای کلمه صومعه معادل «Monastery» را قرار دادهاند.
ریشههای تاریخی رهبانیت
از نظر تاریخی فرقههای رهبانی میتوانستند ریشه در این گروهها داشته باشند:
الف. گروه Therapeute: یهودیانی که به مناسبتها یا نذوری، از کاری کنار میکشیدند و از نوشیدن شراب و استعمال مخدرات و دیگر امور خودداری میکردند.
ب. اسنیان ( Essenes ) : یهودیانی که پیش از میلاد مسیح در مصر زندگی میکردند. آنها بر این باور بودند که جامعه دنیوی به گونهای با «شر» آمیخته و آلوده شده که دیگر نمیتوان در آن زیست و نجات هم پیدا کرد. 8 از اینرو، آنها تمام روز به خواندن تورات مشغول بودند، سپس به هنگام غروب برای کسب نان و نمک و آب به اطراف میرفتند و پس از مراجعت میخوابیدند. آنها در روز هفتم از هفته به عبادت دسته جمعی میپرداختند و روزه شش روزه خود را قطع مینمودند.
ج. ناصریها ( Nazarian ) : شرایط این گروه به گونهای بود که فرد برای ورود به این فرقه باید یک دوره سه ساله ابتدایی را طی میکرد و پس از پیمودن مراتبی وارد این جماعت میشد. 9
علل ظهور رهبانیت
دلایل بسیاری برای پیدایش رهبانیت ذکر شده است که میتوان آنها را بدین شکل خلاصه کرد:
1. تمایل پیروان حضرت مسیح علیهالسلام به داشتن یک زندگی کاملاً روحانی مجزای از جامعه مادی که هدف آن رسیدن به درجات بالای تقوا از طریق تعهد به نذر و عهد، فقر، عفت و اطاعت بود. 10 چنین تمایلی خود ریشه در تعالیم حضرت مسیح علیهالسلام داشت. انجیل متی در اینباره چنین گزارش میدهد:
عیسی بدو گفت: اگر بخواهی کامل شوی، رفته و مایملک خود را بفروش و به فقرا بده که در آسمان گنجی خواهی داشت. . . . عیسی به شاگردان خود گفت: هر آینه شما را میگویم که شخص دولتمند به ملکوت آسمان به دشواری داخل شود. 11
با استناد به همین مطالب کتاب مقدس بود که اوریجن ـ یکی از راهبان مسیحی ـ در جوانی خود را مقطوعالنسل کرد. 12
2. دنیاگرایی روزافزون کلیسا و روحانیان: رهبران دینی در . . .
رُهبانیت، یا ترک دنیا، شیوه ای است که برخی از معتقدان به بعضی مذاهب در زندگی در پیش می گیرند و معمولاً شامل دوری از بیشتر جنبه های مادی زندگی و توجه بسیار به عبادت است. کسانی که به رهبانیت می پردازند راهب ( مرد ) یا راهبه ( زن ) نامیده می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
نام [ویرایش]
رُهبانیت یکی از انواع جمع عربی از واژه عربی «راهب» است. خود واژه راهب از ریشه «رهب» عربی به معنای ترس آمده و به کسی گفته می شود که از خدا می ترسد و به عبادت او می پردازد. معادل فارسی آن نیز «ترسا» بوده است که بعدها گسترش یافته است و به عموم مسیحیان گفته می شده است.
فرقه ها [ویرایش]
راهبان معمولاً عضو فرقه ای هستند و از این نظر با گوشه گیران و عابدان منفرد فرق دارند. فرقه های رهبانیت گاه در صومعه یا مدرسه های دینی زندگی می کنند و کم تر در اجتماعات ظاهر می شوند.
رهبانیت در مذاهب [ویرایش]
اگر چه در مذاهب مختلف سنت های رهبانیت وجود داشته و دارد، اما راهبان بودایی و مسیحی شناخته شده تر هستند. در اسلام رهبانیت ( از جمله به استناد حدیث «لا رهبانیة فی الاسلام»، منسوب به پبامبر اسلام ) نهی شده است اما برخی از فرقه های اسلامی آیین ها و شیوهٔ زندگی راهبانه دارند.
منابع [ویرایش]
مصاحب، علامحسین، دائرةالمعارف فارسی، سازمان انتشارات فرانکلین، تهران ۱۳۴۵
راهبان و صومعه ها
فهرست فرقه های رهبانیت مسیحی
این یک نوشتار خُرد پیرامون دینی و آیینی است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
رده های صفحه: دین
قس عربی
الرهبانیة هو مجموعة من المجتمعات المحلیة والمنظمات مکونة من الناس الذین یعیشون فی طرق أو مبادئ خاصة بمنأى عن المجتمع ووفقا لتعالیم دینیة محددة، وعادة ما یتسم النظام بالمبادئ الموضوعة بواسطة المؤسس ( الشخص ) الاصلی. وهی موجودة فی العدید من الأدیان فی العالم. توجد الرهبانیة بأشکال عدیدة ومختلفة تختلف من دین لاخر وحتى فی الدین الواحد نفسة ( مثال على ذلک الطوائف المسیحیة ) ولکنها تلتقی أیضا بنقاط تشابه کثیرة. و أحد أهم الاختلافات الرئیسیة هی تحریم الزواج للراهب عند المسیحیة والبوذیة أما فی الإسلام فهناک تصوف أو طرق صوفیة والتی لا تحرم الزواج.
[عدل]طالع أیضا
دیر
تصوف
هذه بذرة مقالة عن موضوع دینی أو کهنوتی تحتاج للنمو والتحسین، ساهم فی إثرائها بالمشارکة فی تحریرها.
تصنیف: دین
قس انگلیسی
A religious order is a lineage of communities and organizations of people who live in some way set apart from society in accordance with their specific religious devotion, usually characterized by the principles of its founder's religious practice. The order is composed of initiates ( laity ) and, in some traditions, ordained clergy. Religious orders exist in many of the world's religions.
Contents [hide]
1 Buddhist tradition
2 Christian tradition
2. 1 Orthodox tradition
2. 2 Catholic tradition
2. 3 Anglican tradition
2. 4 Protestant traditions
2. 5 Jehovah's Witnesses
3 Other traditions
4 See also
4. 1 Christian articles
4. 2 Hindu articles
4. 3 Islamic articles
5 Notes
6 External links
[edit]Buddhist tradition
Main article: Buddhist monasticism
In Buddhist societies, a religious order is one of the number of monastic orders of monks and nuns, many of which follow under a different school of teaching, such as Zen. A well - known Chinese Buddhist order is the ancient Shaolin order in Ch'an ( Zen ) Buddhism and in modern times the Order of Hsu Yun.
[edit]Christian tradition
Main articles: Christian monasticism and Consecrated life
[edit]Orthodox tradition
Main article: Eastern Christian monasticism
In the Eastern Orthodox Church, there is only one type of monasticism. The profession of monastics is known as tonsure ( referring to the ritual cutting of the monastic's hair which takes place during the service ) and is considered to be a Sacred Mystery ( Sacrament ) . The Rite of Tonsure is printed in the Euchologion ( Church Slavonic: Trebnik ) , the same book as the other Sacred Mysteries and services performed according to need.
[edit]Catholic tradition
Main article: Catholic religious order
See also: Religious institute and Consecrated life ( Catholic Church )
A Catholic religious institute is an organization, recognised by the Church, whose members ( commonly referred to as "religious" ) strive to achieve a common purpose through formally dedicating their life to God. [1] Religious institutes are distinct from secular institutes and other lay ecclesial movements. In the Catholic Church, members of religious institutes, unless they are also deacons or priests in Holy Orders, are not members of the hierarchy, but belong to the laity. [2]
While the state of consecrated life is neither clerical or lay, institutes themselves are classified as one or the other, a clerical institute being one that "by reason of the purpose or design intended by the founder or by virtue of legitimate tradition, is under the direction of clerics, assumes the exercise of sacred orders, and is recognized as such by the authority of the Church". [3]
Historically, such institutes were divided into orders and congregations, with orders subdivided as:
monastic made up of monks ( who may be clerics ) and/or n . . .