رها شده

/rahASode/

    abandoned
    derelict
    unbound
    castoff
    deserted

مترادف ها

shot (صفت)
جوانه زده، رها شده، اصابت کرده

unbound (صفت)
بی پایان، غیر محدود، بی بند و بار، غیر مقید، رها شده، ناوابسته، مقید نشده

spent (صفت)
خسته، نیروی خود را از دست داده، کم زور، کوفته، رها شده، خرج شده، بی رمق، از پا درامده

off-hook (صفت)
قطع شده، رها شده

self-abandoned (صفت)
رها شده، خودرها، تسلیم هوای نفس شده

پیشنهاد کاربران

بپرس