رنگ زدن


    color
    paint
    decorate
    to paint or colour
    to dye

فارسی به انگلیسی

رنگ زدن با قلم مو
brush

رنگ زدن به صورت برای شرکت در جنگ
war paint

رنگ زدن چوب
stain

رنگ زدن شیشه
stain

مترادف ها

complexion (اسم)
رنگ، بشره، رنگ چهره، رنگ زدن، چرده

tincture (فعل)
الودن، رنگ زدن

paint (فعل)
رنگ کردن، نقاشی کردن، رنگ زدن، سرخاب مالیدن، نگارگری کردن، رنگ شدن

dab (فعل)
تر کردن، ضربه زدن، رنگ زدن، کهنه را نم زدن، اهسته زدن

پیشنهاد کاربران

بپرس