رفو کردن


    darn
    to darn

مترادف ها

darn (فعل)
رفو کردن

fettle (فعل)
درست کردن، اراستن، رفو کردن

mend (فعل)
درست کردن، بهبودی یافتن، شفاء دادن، رفو کردن، مرمت کردن، تعمیر کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس