رعشه

/ra~Se/

    tremble
    tremor
    trepidation
    palsy
    tremour
    shaking palsy

فارسی به انگلیسی

رعشه دار
paralytic, tremulous

رعشه داشتن
dodder, tremble

رعشه دامی
trembles

رعشه عضلات
dystaxia

مترادف ها

paralysis (اسم)
وقفه، رخوت، از کار افتادگی، عجز، بی حالی، فلج، رعشه، سکته ناقص، خواب رفتگی

tremble (اسم)
لرز، لرزه، ارتعاش، رعشه

tremor (اسم)
جنبش، تپش، تکان، لرزش، لرزه، رعشه

tremour (اسم)
جنبش، تپش، تکان، لرزش، لرزه، رعشه

trepidation (اسم)
وحشت، لرزش، رعشه، بیم و هراس، اشتفگی

پیشنهاد کاربران

بپرس