رطوبت افزاhumidifierرطوبت پذیرpermeableرطوبت زدهsoggyرطوبت گیری کردنdehumidifyرطوبت ناپذیرimpermeableرطوبت نسبیrelative humidityرطوبت نماhygrometer, psychrometer
damp (اسم)رطوبتwet (اسم)رطوبت، تریspit (اسم)میله، شمشیر، دشنه، سیخ، رطوبت، تف، بزاق، اب دهان، خدو، سیخ کبابmoisture (اسم)رطوبت، نمhumidity (اسم)رطوبت، نم، تری، مقدار رطوبت هواdampness (اسم)رطوبت، نم، نمسازی
بکار بردن از واژگان پارسی به جایِ واژگانِ تازی/عربی:رطوبت:نَممرطوب:نمناک/نَمیکصاف/آسمان صاف:سره/هوای بی ابرپر ارتفاع:پُراَفراشتتزریق:شارِش/درشارِشاقیانوس:مِهژو. . .در دانش هواشناسی، به جای واژه الکی بلند {رطوبت} از {نَم، نَما} بکار بگیریم. بِدرود!🇮🇷 واژه ی برنهاده: نمناکی 🇮🇷نمناکی، خیسیتری، نمداری، نمناکی، نم، خیسنمجنا+ عکس و لینک