رطل


    rotl
    pound
    large
    cup or goblet
    large cup

پیشنهاد کاربران

جام
رطب ایرانی چند گرم است
شاید کلمه لیتر از رطل عربی گرفته شده باشد
حافظ شیرین سخن چنین سروده است :
قصر فردوس را به پاداش عمل می بخشند
ما که رند و گدا ئیم رطلِ گران ما را بس
از این حقیر :
حافظا بیا تا با هم و در کنار هم بنشینیم بر لب بام ایوان کلبه های احزان یعقوبی و کوخ های گلی و یا بر لب ایوان کاخ های مجلل بوستانی و گلستانی سعدیائی و در حین نظاره و مشاهده حرکت و سفر کاروان عظیم انسانی را از آن بالا با شگفت و اعجاب و حیرت به عنوان بخش مهمی از تار و پود های غیر زنده و زنده کیهانی و نه به مثابه تافته ای جدا بافته از کل جهانی در طول راه بین دو نظام احسن آفرینش مبداء و معاد که هردو بدون هیچگونه اختلاف یکی خواهند بود، پیاله ای از شراب من نوشیم که نمونه اش در آب زلال کوثر و زمزم شیوخ یافت نمی گردد و پس از عیش و نوش علاوه بر پیاله خودت چند بست تیاک ناب هفگانی بر پر کفن های سفید و سیاه شیوخ ببندیم که در آخر زمان و پس از شنیدن طنین هولناک صدای دوم صور یا شیپور اسرافیل و بر انگیخته شدن و یا رستاخیز شان از قبور و حشر و تجمع شان در صحرای محشر و در طی هیاهو و غوقای قیامت با استشمام بوی آن نشئه شوند و مثل من و تو ترسشان از ورود به صحنه و حضورشان در دادگاه عدل الاهی ریخته شود.
...
[مشاهده متن کامل]

یک رطل = 422 گرم و نیم من که هر من 180 مثقال یعنی 844 گرم است و 12 اوقیه است و هر اوقیه 35 گرم می باشد
به معنی پیاله بزرگ می
رطل
همانطورکه درنوشته مقرو بانام رضا آمده
احتمالاواحد قدیمی وزن شرعی بوده . .
مثل شلاق حد شرعی که صدضربه است. .
تاقبل از این که مقدارواحدوزن رابه گرم یاکیلووزن کنند.
بامن ، نیم من،
...
[مشاهده متن کامل]

باسیر، مثقال و نخودوزن می کردند
که هرسیر=هفتادوپنج گرم بوده
مثقال =با ۲۴ نخود
نخودمساوی. ۰/۲ گرم

شاید تصور شود رطل چیزی شبیه به پیک میگساری ست اما رطل بیش از این چیزهاست . رطل در پهنه ی جغرافیای فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام تا قبل از برخورد با خواص اسکالر دنیای مدرن به مقدار مختلف برای یک کالا یا مقدار یکسان برای کالاهای مختلف یه کار برده می شده است .
...
[مشاهده متن کامل]

رطل چیزی حدودِ یک ونیم کیلو یا یکم ونیم لیتر از مایعات است . ( 1500cc )
رطل پیمودن کارِ هرکسی نیست .

رطل
پیمانه ، پیاله مِی
راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد