رشید = برومند
رشدیافته، کامل، بالغ، به کمال رسیده
رعنا
رَشید: هدایت کننده، راهنما
کشیده قامت ؛ بلندبالا :
کشیده قامتی چون نخل سیمین
دو زنگی بر سر نخلش رطب چین.
نظامی.
Berani=دلیر
راست بالا. ( ص مرکب ) مستوی القامة. معتدل القامة. راست قد. آخته بالا. کشیده قامت. سروقد :
همه شاه چهر و همه ماهروی
همه راست بالا همه راستگوی.
فردوسی.
|| ( اِ مرکب ) درخت سرو. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) .
خوش قد و بالا. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َدْ دُ / ق َ دُ ] ( ص مرکب ) رشیق. بلندبالا. خوش قامت. خوش قد و قامت.
رشید:[اصطلاح حقوق] کسیکه دارای وصف رشد است در مقابل غیر رشید یا سفیه استعمال می شود هر رشیدی عاقل است ولی هر عاقلی رشید نیست.
دلاور
بالغ و عاقل ، خردمند، کبیر و بزرگ
در پارسی " گوالیده " نسک فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)