دیکشنری
مترجم
بپرس
رسوب کردن
deposit
settle
subside
precipitate
دنبال کنید
مترادف ها
sediment
(فعل)
رسوب کردن
پیشنهاد کاربران
لِرد کردن، ته نشستن، ته نشین شدن
ته نشین شدن یک جامد یا جامد شدن
تراوش
+ عکس و لینک