backstairs
رسوایی
/rosvAyi/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خواری، رسوایی، بد نامی، افتضاح، کار زشت
تهمت، ننگ، رسوایی، افتضاح
سب، ننگ، سرزنش، مذمت، رسوایی، ملامت، طعنه، عیب جویی، توبیخ، سرکوفت
پستی، ننگ، رسوایی، ابروریزی، بیشرفی، نکول
رسوایی، افتضاح، عار، فضاحت، سیه رویی، بیابرویی
خاتوله، ننگ، رسوایی، بد نامی، افتضاح، سابقه بد
شلوغی، رسوایی، سر و صدا
زشتی، شناعت، وقاحت، رسوایی، اشکاری
زشتی، شناعت، وقاحت، رسوایی، اشکاری
رسوایی، بد نامی، انگشت نمایی
رسوایی، بد نامی، بهتان افترا
رسوایی، بد نامی، بیابرویی، بی احترامی
خفت، زشتی، ننگ، رسوایی، فضاحت، ناسزاگو
نفرت، زشتی، دشمنی، عداوت، رسوایی، بد نامی
پیشنهاد کاربران
رسوایی ( فرانسوی: Scandale ) یک فیلم کمدی کانادایی است که در سال ۱۹۸۲ منتشر شد.
فیلم دربارهٔ وقایع سیاسی - اجتماعی در دوران رکود اقتصادی در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ میلادی در کانادا و نحوهٔ برخورد و مدیریت پارتی کبکوآ با مشکلات موجود است که خشم اتحادیهٔ کارگردان را برانگیخت و منجر به برگزاری انتخاب زودهنگام دیگری شد. این فیلم در جشنواره کن به نمایش درآمد.
... [مشاهده متن کامل]
فیلم دربارهٔ وقایع سیاسی - اجتماعی در دوران رکود اقتصادی در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ میلادی در کانادا و نحوهٔ برخورد و مدیریت پارتی کبکوآ با مشکلات موجود است که خشم اتحادیهٔ کارگردان را برانگیخت و منجر به برگزاری انتخاب زودهنگام دیگری شد. این فیلم در جشنواره کن به نمایش درآمد.
... [مشاهده متن کامل]
هرکی جهلش بیشتر؛ إدعائش هم بیشتر!
واهل إدعاء توسط روزگار وإبلیس رسوا میشن.
مسئله زمان لاغیر.
واهل إدعاء توسط روزگار وإبلیس رسوا میشن.
مسئله زمان لاغیر.
مخازی . [ م َ ] ( ع اِ ) رسوائیها و بی آبروئی ها و خواریها. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ) : پادشاه که از مقابح افعال کارداران و مخازی احوال ایشان رفاده ٔ تعامی بر دیده ٔ بصیرت خویش بندد. . . ( مرزبان نامه ص 29 ) .
رسوایی بالا آوردن: [عامیانه، کنایه ] کاری مایه ی رسوایی و شرمساری کردن.
هون. . .
بدنامی . . بی ابرویی . . سوءشهرت. . گاوپیشونی سفید . .
- سوء شهرت ؛ بدنامی.
کون پارگی
زخمی که بر آن جفته ٔ سیم اندام است
شق القمر معجز کون پارگی است.
علی قلی بیک ترکمان ( از آنندراج ) .
زخمی که بر آن جفته ٔ سیم اندام است
شق القمر معجز کون پارگی است.
علی قلی بیک ترکمان ( از آنندراج ) .
رسوایی، ننگ، بی آبرویی
اتهام به قتل او را رسواتر کرد.
ما زرسوایی بلند اوازه ایم