رسن

/rasan/

    cord
    line
    rope
    tie

فارسی به انگلیسی

رسن پرده
tieback

مترادف ها

cord (اسم)
سیم، زه، خیط، ریسمان، وتر، طناب، طناب نازک، رسن

line (اسم)
سیم، بند، خط، دهنه، لجام، طرح، رشته، سطر، ریسمان، رده، جاده، رسن، مسیر، ردیف، مسیر که با خط کشی مشخص میشود

sling (اسم)
بند، زنجیر، رسن، فلاخن، قلاب سنگ، تسمه تفنگ

rope (اسم)
ریسمان، طناب، رسن، ریسمان بادبان کشی

پیشنهاد کاربران

منبع. فرهنگ عمید
رسن
این واژه از رس به همراه پسوند "ن" ساخته شده است که رس به مانای رساندن و پسوند "ن" هم آن را به اسم بدل می نماید . همچون بوشن
هرچند رسن واژه ای پارسی است، آن گه
چون تازیان آن را گرفته، به کار بسته و به افزونه ارسان میگویند، پیشنهاد برتر برای پارسی گویان واژه زییای
پالهنگ
است.
فرموده فرزانه ی پردیسی:
دو دست از پس و پشت بستش چو سنگ
گره زد به گردنش بر پالهنگ

بپرس