براستمرار ویا وقوع حالتی مستمردلالت می کند. رسم شکل. کشیدن شکل. رسم وآیین.
رسم:ریسمان. خود رسیده. رسمان: آنچه برسد . کُت چله ای بود به شما
نرسید. رَسِمان. رسم نمودن. . . . . .
مرسومات. رسومات. رسمها. رسم است. پس؛
رسم. خود رسیده. رِسِمُ، ریسمان.
رشته . برشته. برکرده. سرکرده. که فارسی
میباشند.
پیشنهاد : کِشه. نام بن واژه ی ( اسم مصدر ) کشیدن.
رسم این تابلو خیلی مشکل است.
پارسی : کشیدنِ/کِشه ی این تخته بسیار دشوار است.
رسم: مقرری، مواجب
( ( شنیدم که شاپور دم در کشید
چو خسرو به رسمش قلم در کشید ) )
شنیده ام زمانی که خسرو مواجب شاپور را قطع کرد، او سکوت کرد.
در سرچشمه زبان فارسی یعنی زبان کوردی جافی اصالت خودش حفظ کرده � عادی� عربی به این شیواز ( شکل ) درست میشه
فوق = بان ، سر
عاده = آسا
عادی = آسایی
فوق العاده = سرآسا
فوق العاده = باناسا
... [مشاهده متن کامل]
فوق العاده ای = سرآسایی
فوق العاده ای = باناسایی
خارق العاده = درآسا ( در بن دریدن )
خارق العاده ای = درآسایی
این توهین به هیچ قومی نیست زبان ایران به مرور دچار تغییر شده اما جافی میزان تغییر کم بوده
برای همین تنها زبان در ایران شهر از تاجیکستان تا لبنان که به آتش آر میگوید جاف ها هستند و این واژه آر پسوند یا پیشوند حدود یک درصد واژگان در زبان ها ایران بقیه جاها یا آگر یا آتش میگویند
پاینده ایران
از دروس هنرستان
رسم الخط را که برادر شیوه نگارش میگویند
رسم ایین است - رسم و روسم یعنی ایین ها چیزهایی که می ایند -
معنی رسم، مانند: رسم دایره. یعنی کشیدن دایره.
قانون
رسم ترسیم عربی هستن
رَسمیدن.
نقاشی کرد
آیین
آسا
برای رسم کردن با قلم
میشود / کشیدن
نمیدونم چه اصراری دارند واژگان عربی را لغزشدار و غلط درون زبان پارسی کنند
رسم الخط
کشیددپیره
یا کشیدن دپیره یا
کشیدش دپیره
با خودکار سیه چهره پروشات را رسم کرد درستش اینه
با خودکار سیه چهره پروشات را کشید
آیین
راه ، روش، آداب کار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)