رُستن : روییدن، رشد کردن
رَستن : رهیدن، رها شدن؛ فرار کردن
پاسخ به کاربر پیمان:
1 - رُستن: رُستن دارایِ بُن کنونیِ " روی" است که ریختِ دیگرِ مصدریِ آن " روییدن" است. " روییدن" هم که واژه ای آشنا است.
نمونه دیگر: این درخت رُست = این درخت رویید.
همین گزاره در حالت حال ساده چنین می شود:
... [مشاهده متن کامل]
این درخت می رویَد.
2 - رَستن: رَستن دارایِ بُن کنونیِ " رَه" است که ریختِ دیگرِ مصدریِ آن " رَهیدن" است.
" رَهیدن" به چمِ " رهایی یافتن" است.
سببی یا گذرایِ " رَهیدن" نیز " رَهانیدن" به چمِ " رَهایی دادن" می شود.
نمونه:
ایرانیان از دست ضحاک رَستَند = ایرانیان از دست ضحاک رَهیدند.
همین گزاره در حالت حال ساده چنین می شود:
ایرانیان از دست ضحاک می رَهَند.
تفا وت رُستن و رَستن رو هنوز متوجه نشدم کسی میتونه کمک کنه؟
واژه "رشد" در زبان روسی میشود " رُست" ( Рост ) که به نظر می رسد با " رُستن" در فارسی ریشه مشترک دارد.
برو جان بابا در اخلاص پیچ
که نتوانی از خلق رستن به هیچ
سعدی
از بند جستن
بسیار کاربردی بوده
به معنی روییدن و همچنین رشد کردن است🌱
رُستن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " رُستن" می نویسد : ( ( رُستن در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است. ستاک کهن واژه رئود raud بوده است . ) )
( ( دو مار سیه از دو کتفش برست
غمی گشت و از هر سویی چاره جست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 282. )
رَستن : این کلمه تحریف کلمه رهِستن و راه فرار پیدا کردن است.
فرار کردن
نمو کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)