درزبان پارسی واژه های رده، رَج، رَچ و رگه را داریم که همگی با ردیف هم معنی هستند.
پس دشوار است باور کنیم واژه ردیف تازی باشد!
به گمان نزدیک ردیف از رده ایو به دست آمده، ایو در پارسی میانه به معنی یک بوده است.
درود خوب هستید
مهتر محسن نقدی، چگونه از آراستن به راستن رسیدید؟ کاش پیش از گمان پردازی و دیدگاه تنی نوشتن بی از دانش و مایه، نخست برای نخستین سخن خود شوند می آوردید! آراستن هیچ پیوندی به راستن ندارد و راستن هم در زبان پارسی نیست.
ما در پارسی کارواژه یِ {آراستن} را داریم.
اگر ساختار این واژه را بررسی کنیم، ما کارواژه یِ {راستَن} را به چَمِ {مرتب کردن، چیدن، arrange} داریم.
بُنِ کنونیِ این کارواژه {رای} است.
ریشه یِ این {رای} هم بر می گردد به {hrey:هرِی} به چَمِ {آراستن، مرتب کردن}.
... [مشاهده متن کامل]
نیاز است بدانید که از این {hrey} ما {hreyeti} را در نیاهِندواروپایی گرفتیم که سپس در پارسی به ریختِ {رَت/رَد} در آمد.
نیاز است بدانیم که این {eti} که به {hrey} افزوده شده است در زبانِ پهلوی برابرش می شود {َگ}و از هَمین روی ما {رَگ/رایَگ} را سپس بدست آوردیم که هم اکنون به ریخت {رَج} در آمده است.
این {رَد/رَت/رَگ/رایَگ} همگی به چَمِ {ردیف/خط/راسته} هستند و برای واژه سازی بسیار کاربردی هستند.
بِدرود!
واژه ردیف
معادل ابجد 294
تعداد حروف 4
تلفظ radif
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( رَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی radif
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
رَدیف: راسته، راستا، ستون؛ رده
سری
ردیف از ماده ردف ( بر وزن حرف ) به معنی قرار گرفتن پشت سر چیزی است ، لذا به کسی که پشت سر اسب سوار می نشیند ، ردیف گفته می شود ،
پشت سر هم، به ترتیب
خانه پنج اتاق ردیف هم داشت.
در گفتار لری :
ریف= برش، خط بریدگی
ریف کردن، ریف ریف کردن= قاچ کردن، بریدن، برش زدن، برش برشی کردن
تِریف، تِلیف= لایه، شکاف، لایه های جدا شده
تریفنیدن، تلیفنیدن، تریفاندن= چیزی را دونیم کردن، شکاف ایجاد کردن
ریک ( لری ) =پشت سر هم، پی در پی، صف
خط، رج، صف، قطار، توالی، رده
رسته
رگه - یا رج که همان رگ هس وتازیان رج اش خوانده اند!
رده
رج
سطر
ردیف از دو پاره رده یا ردک ( پهلوی ) به مانای ( معنای ) صف و ستون و ایو ( اوستایی ) به معنای یک - تک برساخته شده و رویهم رفته معنای یک رده ؛ تک رده یا یک صف یا در یک رده بودن را میدهد.
رده با همخانواده خود راد ( به همین معنا ) در زبانهای زرمنی و اسکاندیناوی همانندی آوایی بسیار دارد.
... [مشاهده متن کامل]
ردیو و ردیف یک واژه و دارای معنای همرده و یک رده و در یک صف هستند و برخلاف پنداشت برخی فرهنگ نویسان کهن ردیف معری رده ( ردگ ) پهلوی نمی باشد [ نکته اینکه چنانچه ردیف را معرب رده یا ردگ بپنداریم بر پایه دستور تراکنش و دگردیسی واژگان هرگز ه یا گ به و یا ف دگریده ( تبدیل ) نمی شود]
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)