دیکشنری
مترجم
بپرس
رد و بدل کردن
bandy
exchange
to(ex)change
to bandy
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
رد و بدل کردن خبر
talk
رد و بدل کردن مکرر توپ
volley
مترادف ها
bandy
(فعل)
بحی کردن، رد و بدل کردن، اینسو و انسو پرت کردن
پیشنهاد کاربران
رَدّوبَدَل کَردَن: دادوستد کردن، بدەوبستان کردن، پایاپای کردن، سودا کردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها