رج

/raj/

    file
    layer
    line
    rank
    row
    series
    train

فارسی به انگلیسی

رج بستن
range

رج بندی
stacking

رج بندی کردن
string

رج شمار
linage

رج ماکو زده شده
pick

رج واره
series

رج کردن
rank

مترادف ها

row (اسم)
صف، خط، سطر، رده، ریسه، ردیف، قطار، قیل و قال، راسته، رج، ردیف چند خانه

پیشنهاد کاربران

Course
مثلا در یک رمان میگفت همسایه ها رج زده اند
یعنی به ردیف ایستاده اند
رج مطمئنا معرب رگ است
و واج ( راجraj ) در هندی به معنای پادشاه های هندی هم هست
رج یا راژ در سنسکریت به شکل راجrAji राजि به معنای line row به کار میرود.
رج:[ اصطلاح فرش بافی ]به ردیف طولی و عرضی گره ها رج می گویند.

بپرس