رتبه

/rotbe/

    condition
    estate
    gradation
    level
    order
    place
    range
    rank
    rating
    grade
    cy _
    degree
    dom _
    seed
    ship _
    station
    stature
    status
    step

فارسی به انگلیسی

رتبه اسقفی
prelacy

رتبه ای
ordinal

رتبه بندی
hierarchy

رتبه بندی کردن
rank

رتبه بندی کردن شرکت کنندگان در مسابقه
seed

رتبه دادن
to promote to a higher grade

رتبه سه
third-rate

رتبه گرفتن
to be promoted

رتبه و شغل صدر اعظم
chancellery

رتبه و مقام دادن به
dub

مترادف ها

order (اسم)
سامان، ساز، امر، سیاق، دسته، ترتیب، نظم، ارایش، انجمن، حواله، خط، دستور، فرمان، نوع، مقام، صنف، زمره، رسم، ارجاع، فرمایش، ضابطه، ردیف، رتبه، امریه، انتظام، ایین، سفارش، طرز قرار گیری، راسته، نظام، ایین و مراسم، فرقهیاجماعت مذهبی، گروه خاصی، دسته اجتماعی، درمان

degree (اسم)
درجه، پایه، طبقه، سیکل، مرتبه، رتبه، مرحله، منزلت، زینه، پله، سویه، دیپلم یا درجه تحصیل

grade (اسم)
درجه، پایه، طبقه، درجه بندی، سانتیگراد، رتبه، مرحله، نمره، درجه شدت، انحراف از سطح تراز، الگوی لباس، ارزش نسبی سنگ معدنی، درجه مواد معدنی

rating (اسم)
درجه، دسته بندی، رتبه

dignity (اسم)
بزرگی، برو، مقام، خطر، مرتبه، رتبه، وقار، شان، جاه، سربزرگی

rank (اسم)
صف، ترتیب، نظم، پایه، رشته، مقام، سلسله، شکل، ردیف، رتبه، شان، قطار

stratum (اسم)
چینه، پایه، طبقه، قشر، رتبه، لایه، طبقه نسج سلولی

station (اسم)
وقفه، جا، وضع، موقعیت، مرکز، مقام، رتبه، مرحله، پاتوغ، جایگاه، ایستگاه، موقعیت اجتماعی، در حال سکون، ایستگاه اتوبوس و غیره، توقفگاه نظامیان و امثال ان

step (اسم)
رفتار، درجه، رتبه، مرحله، پله، قدم، گام، پلکان، صدای پا، رکاب

پیشنهاد کاربران

♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_rank به معنای قرار دادنِ چیزها در رتبه های مختلف بر پایه ی یک سیستم ِ رتبه بندی ِ معین؛ در جایگاهی بالاتر یا پایین تر قرار دادنِ چیزها؛ دارای رتبه ای معین بودن؛ ردیف کردن بر پایه ی نوعی برتری؛ و جُزین
...
[مشاهده متن کامل]

ا↙️
#کرتاییدن ( kart�y. id. an )
یا:
#کرتادن ( kart�. d. an ) 👈 کرت ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ kar - به معنای چرخاندن و خماندن ) - - ادن ( نشانه ی مصدر )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کَرتادَن می شود: کَرتای . ( بسنجید با: گشادن —� گشای . )
▪️مثال:
۱ - دانش آموزان نمونه ها را بر پایه ی آنچه از معلم آموخته بودند کَرتادَند ( رتبه بندی کردند۔ )
۲ - او شیشه های آبلیمو را بر اساسِ اندازه شان در قفسه ها می کَرتایَد ( می چیند. )
۳ - او اکنون پنجمِ جهان را در تنیس کَرتاده است ( در رتبه ی پنجمِ جهان در تنیس قرار دارد. )
🔹 #rank رتبه، رَنک
🔹 #کرته ( کَرته )
یا: #کرتا ( کَرتا )
▪️مثال:
۱ - او همین امروز به کَرتایِ ( رتبه ی ، درجه ی ) ناخدایی در کشتی رانی نایل آمد.
۲ - تیمِ آن ها در کَرتایِ نخستِ تیم های فوتبالِ جهان قرار دارد.
۳ - سرگردی کَرتایی ( درجه ای ) است بینِ سروانی و سرهنگی.
🔸 #ranking رتبه بندی
🔸 #کرتایه
یا: #کرتایش
یا: #کرتابندی
▪️مثال:
سالِ پیش، او در کَرتایشِ ( رتبه بندیِ ) تنیسِ جهان از هجدهم به سوم جهش کرد.
🔹 #ranker رتبه دار، درجه دار، رتبه دهنده
🔹 #کرتاگر ( کرتاگَر ) ( در ارتش: رتبه دهنده )
یا: #کرتاور ( کرتاوَر ) ( در ارتش: درجه دار )
▪️مثال:
از ۲۰ کرتاگرِ ( رتبه دارِ ) موفقِ پول سازی در جهان در سالِ ۹۷ هشت تای آن شرکت های چینی بوده اند۔
🔸 #to_outrank رتبه ی بالاتر داشتن
🔸 #برکرتادن ( بَرکرتادَن )
یا: #برکرتا_بودن ( بَرکَرتا بودن )
▪️مثال:
پژوهش ها نشان می دهد که شرکتِ آن ها از شرکت های دیگر در زمینه ی کیفیتِ فراورده ها می بَرکَرتایَد ( بَرکَرتا است، رتبه ی بالاتری دارد. )
🔹 #unranked رتبه بندی نشده، به رتبه بندی نرسیده
🔹 #ناکرتاده ( ناکَرتادِه )
یا: #ناکرتا ( ناکَرتا )
یا: #بی کرتا ( بی کَرتا )
▪️مثال:
آن ها از یک تیمِ بی کَرتا ( خارج از رتبه بندی ِ تیم های خوب ) چهار گل خوردند و حذف شدند.
🔸 #to_overrank بیهوده رتبه قائل شدن
🔸 #بیش کرتادن
🔹 #to_derank رتبه یا درجه ی چیزی یا کسی را کاهش دادن
🔹 #واکرتادن ( واکَرتادن )
یا: #کرتا_کاستن
🔸 هم ریشه های دیگرِ #کرتادن ، #کرتایش ، #کرتا و #بیش کرتا در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 گرد ، مدور ➖ - skarəna
فارسی 👈 کل ، کلوچه ، کوله ( کج وکوله ) ، گلپر ( کُلپر )
خراسانی 👈 قوزک پا ➖ kollak
فارسی افغانستان 👈 قرص صابون، نان یا . . . ➖ kulča
پشتو 👈 خمیده ، کج ➖ - čard
وخی 👈 خمیده، کج ➖ kard
شغنی 👈 خمیده ، کج ➖ čūrδ
سریکلی 👈 خمیده ➖ čerδ
یزغلامی 👈 خمیده ، کج ، منحنی ➖ ķiδ
پورواآلمانی 👈 حلقه ➖ hringaz
انگلیسی کهن ➖ حلقه ➖ hring
فرانسه کهن 👈 ردیف، صف ➖ ranc
لاتینی 👈 قوس دار، خمیده ➖ curvus
یونانی 👈 حلقه ➖ κίρκος
انگلیسی 👈 رتبه، ردیف ➖ rank
پورواهندواروپایی 👈 خماندن ، قوس دادن ➖ - s ) ker )
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Rank
جایگاه یک ارز دیجیتال بر اساس ارزش بازار در جمع سایررمزارزها.
رنک
سمت
رتبه Rank : [ اصطلاح بازار یابی ] مرتبه، سطح یا مقامی در طرح درآمدزایی شرکت که دارای جایزه و یا پاداش بیشتری است.
در پهلوی " رچن rochan " برابر با واژه انگلیسی grade ، در نسک: فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
رچنبندی = رتبه بندی ، درجه بندی
رچن ها = مراتب
رچندار = رتبه دار ، درجه دار
اشل
ارج
پایه

بپرس