ربودن


    to seize
    snatch
    carry off
    abduct
    to ravish
    grab
    steal
    to seize or snatch
    to abduct

مترادف ها

abduct (فعل)
ربودن، دزدیدن، دور کردن، ادم دزدیدن، سرقت کردن، از مرکز بدن دور کردن

hijack (فعل)
ربودن

snatch (فعل)
ربودن، بردن، گرفتن، قاپیدن

rob (فعل)
ربودن، دزدیدن، سرقت کردن، دستبرد زدن، غارت کردن، لخت کردن، چاپیدن

steal (فعل)
ربودن، دزدیدن، سرقت کردن، دستبرد زدن، بلند کردن، بسرقت بردن

grab (فعل)
ربودن، توقیف کردن، گرفتن، چنگ زدن، قاپیدن، تصرف کردن

abstract (فعل)
ربودن، چکیدن، چکیده کردن، کش رفتن، تجزیه کردن، جوهر گرفتن از، بردن

get (فعل)
ربودن، رسیدن، تحصیل کردن، بدست اوردن، حاصل کردن، تهیه کردن، زدن، فهمیدن، فراهم کردن، کسب کردن، تصرف کردن

usurp (فعل)
ربودن، غصب کردن، بزور گرفتن

bag (فعل)
ربودن، طلب کردن، باد کردن

ravish (فعل)
ربودن، مسحور کردن، قاپیدن، از خود بیخود شدن، بعفت و ناموس تجاوز کردن

hook (فعل)
ربودن، کج کردن، گرفتار کردن، بدام انداختن، گیر اوردن، بشکل قلاب دراوردن

subduct (فعل)
ربودن، کشیدن، بیرون بردن، تفریق کردن، کسر کردن

purloin (فعل)
ربودن، دزدیدن

reave (فعل)
ربودن، ترکیدن، غارت کردن، بزور بردن، منتزع شدن

shanghai (فعل)
ربودن

suck in (فعل)
ربودن

پیشنهاد کاربران

واژه دزدی و دزد همان ربودن است. در فارسی واژه ربودن را داریم و در اینگلیسی کلمه rob معنای ربایش و robber معادل رباینده ( سارق ) را داریم که مشابه کلمه ربودن هستند. با توجه به اینکه اینگلیسی و فارسی هر دو ریشه هندو اروپایی دارند شخصا فکر میکنم که این کلمه دزد خیلی قدیمی و فارسی نباشه.
واژه "رُبودن" از پارسی کُهَنِ "رَئوپ" می آید.
این واژه در زبان پهلوی به "روپ" و سپس به "روب" و "رُب" دِگَرگون شد و این واژه با "rob" در انگلیسی همریشه است.
این واژه در سنسکریت به شیوه "یُپ" بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

پس میتوان بدین شیوه گفت که:
در پارسی باستان ( 1 تا 2 هزار سال پیش از مسیح ) واژه "رَئوپ" بوده است "دزدیدن، ربودن".
در زبان سنسکریت ( 1 تا 2 هزار سال پیش از مسیح ) نیز واژه "یُب" بوده است برابر "ربودن"
اینکه کدام یک زودتر بوده است آشکار نیست ولی آشکار است واژه انگلیسی "rob" و "rauben" در آلمانی از "پارسی باستان" آمده اند.
بِدرود!

مجید علیائی
جواب سلب به معنی ربایش . جداکردن . ربودن . ازمیان بردن و برطرف کردن است
ربودن: این واژه می تواند با توجه به بکارگیری اش در جمله، معنای متناسب خود را پیدا کرده و منظور را برساند.
ربودن می تواند به عنوان مجذوب شدن و شیفته گردیدن نیز به کار رود.
اسو
قاپ زدن
ربودن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "ربودن " می نویسد : ( ( ربودن در پهلوی در ریخت ربوتن rubutan بکار می رفته است . این مصدر را با ravir در فرانسوی ، robar در اسپانیایی ، rauben در آلمانی و rob در انگلیسی می توانیم سنجید . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( شد آن تخت شاهیّ و آن دستگاه
زمانه ربودش ، چو بیجاده کاه. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 284. )

سلب

بپرس