ربایش

/robAyeS/

    seizure
    rapture
    robbery
    snatch
    swoop
    theft
    absorption
    attraction
    pounce

فارسی به انگلیسی

ربایش گری
magnetism

مترادف ها

snatch (اسم)
ربایش، جزئی، قاپ زنی، ربودگی

grab (اسم)
ربایش

abduction (اسم)
ربایش، سرقت، عمل ربودن، دورشدگی، دوری از مرکز بدن، قیاسی، قیاس

kidnapping (اسم)
ربایش، ادم دزدی

abstraction (اسم)
ربایش، انتزاع، تجرید، تجرد، چکیدگی، اختلاس، دزدی، براهنگ، بی خبری از کیفیات واقعی و ظاهری

rapine (اسم)
ربایش، دستبرد، غارت

rapture (اسم)
ربایش، حیرت، جذبه، شور، خلسه، شعف و خلسه روحانی، حالت جذب و انجذاب، وجد روحانی، از خود بیخودی

seizure (اسم)
ربایش، تصرف، مصادره، غصب، حمله ناگهانی مرض

ravishment (اسم)
ربایش، از خود بیخودی، هتک ناموس

پیشنهاد کاربران

بد بود واقعاً افتضاح
در فیزیک : جذب کردن ، دوری نکردن ، ( بارهای ناهمنام که هم را جذب میکنند ) ، فاصله نگرفتن

بپرس