magnetism
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
ربایش، جزئی، قاپ زنی، ربودگی
ربایش
ربایش، سرقت، عمل ربودن، دورشدگی، دوری از مرکز بدن، قیاسی، قیاس
ربایش، ادم دزدی
ربایش، انتزاع، تجرید، تجرد، چکیدگی، اختلاس، دزدی، براهنگ، بی خبری از کیفیات واقعی و ظاهری
ربایش، دستبرد، غارت
ربایش، حیرت، جذبه، شور، خلسه، شعف و خلسه روحانی، حالت جذب و انجذاب، وجد روحانی، از خود بیخودی
ربایش، تصرف، مصادره، غصب، حمله ناگهانی مرض
ربایش، از خود بیخودی، هتک ناموس
پیشنهاد کاربران
بد بود واقعاً افتضاح
در فیزیک : جذب کردن ، دوری نکردن ، ( بارهای ناهمنام که هم را جذب میکنند ) ، فاصله نگرفتن