confer
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
مشورت، اندرز، رایزنی، تدبیر، مصلحت اندیشی، مشاوره دو نفری
خبر، اگاهی، نصیحت، مشورت، اندرز، نظر، پند، رایزنی، مصلحت، صوابدید، اطلاع
مشورت، رایزنی، مذاکره، مشاوره، همفکری
پیشنهاد کاربران
رای زدند
برای "حرف" زدن
. . .
رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد
به :
را
دا
رای
برای
for
about
. . .
رجوع کنید
. . .
برای "حرف" زدن
. . .
رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد
به :
را
دا
رای
برای
. . .
رجوع کنید
. . .
ظاهرا در اصل رأی زنی ( زدن به هم ) بوده باشد و به شکل رایزنی در آمده و به معنای هم اندیشی و مشورت است.
مشورت . . کنکاش. . . شور . . نظرخواهی. .
صلاحدید
کنکاش
تدبیر، شور، مشاوره، مشورت
گفتگو، مشاوره، تبادل نظر