راکد

/rAked/

    stagnant
    static
    tranquil
    inert

فارسی به انگلیسی

راکد بودن
stagnate

راکد شدن
stagnate, stand

راکد کردن
stagnate

مترادف ها

still (صفت)
ساکت، ارام، ساکن، راکد، خاموش، بی حرکت

resting (صفت)
خوابیده، ساکن، راکد، ایستا

dull (صفت)
کودن، احمق، کند، گرفته، راکد

inert (صفت)
بی روح، بی جان، ساکن، راکد، فاقد نیروی جنبش، پر نشده

static (صفت)
ساکن، راکد، بی حرکت، ایستاده، ایستا، وابسته به اجسام ساکن

immovable (صفت)
راسی، ثابت، استوار، راکد، غیر منقول

stagnant (صفت)
متراکم، راکد، کساد، ایستا، بدون حرکت

پیشنهاد کاربران

dormant
اصطلاح مالی
إسلام راکد؛ آخرش کفر است.
وکفر جستجوگر، آخرش ایمان است.
یکنواخت
سوت و کور
در پهلوی " بی روگ "
در پهلوی " بی تچن " ، بی تچش از بن تچیدن به معنای روان شدن .

بپرس