راه اندازی


    initiation

مترادف ها

triggering (اسم)
رها سازی، راه اندازی

پیشنهاد کاربران

رضا علی همتی
Restart شروع دوباره
again دوباره
I Restart my work every day.
Ali restarted his work last week.
رضا علی همتی
Restart شروع دوباره
I Restart my work
again
استارت
Launching
( retail ) Launch
شروع کردن
تاسیس کردن
ایجاد کردن
آغاز، شروع، حرکت
رو به راه کردن
راه اندازی ( Launching ) [اصطلاح دریانوردی]به آب اندازی کشتی، سکو و غیره
تأسیس

بپرس