گویش رامهرمزی ( گویش لری رومزی ) در شهر رامهرمز از استان خوزستان و بین بخشی از مردم رایج است. پرویز خانلری درباره آن از مقدسی نقل کرده است: �زبانی دارند که فهمیده نمی شود�. [۱] گلاتولوگ گویش رامهرمزی را در کنار بهبهانی، ماهشهری بختیاری در زمره گویش های زبان لری در استان خوزستان قرار می دهد. [۲] اطلس زبان های ایران میگوید: رومزی عموماً به عنوان لری شناخته می شود، اما شباهت های زیادی به لری بهمئی دارد. [۳] ایرانیکا در مقاله مربوط به گویش های استان خوزستان، از گویش رامهرمزی به عنوان گویش های شبیه به گویش بختیاری نام برده است. [۴] همچنین برخی پژوهشگران نیز گویش لری بختیاری و
... [مشاهده متن کامل]
لری رامهرمزی را خویشاوند می دانند. [۵] فرج الله عباسیان در کتاب رام اورمز دیار آزادگان ضمن برسی گویش رامهرمزی آن را ذیل گویش های زبان لری قرار داده است. [۶] یوسفی مینوسید: لهجه های امروزی رامهرمز، شامل لهجه های عربی، و نیز لری بختیاری و بهمئی است؛ ولی لهجه ی خاص مردم رامهرمز به �لهجه ی رومزی� معروف است. [۷] مجله مطالعات خلیج فارس مینویسد: دوراقع �لحجۀ رومزی� لهجه یی از گویش بختیاری است؛ زیرا مناطق اطراف رامهرمز آنچنان که ذکر آن رفت، تقریبا همگی بختیاری نشین است. [۸] برخی نیز این گویش را لری رامهرمزی در کنار سایر گونه های لری نام برده اند. [۹][۱۰]
... [مشاهده متن کامل]
لری رامهرمزی را خویشاوند می دانند. [۵] فرج الله عباسیان در کتاب رام اورمز دیار آزادگان ضمن برسی گویش رامهرمزی آن را ذیل گویش های زبان لری قرار داده است. [۶] یوسفی مینوسید: لهجه های امروزی رامهرمز، شامل لهجه های عربی، و نیز لری بختیاری و بهمئی است؛ ولی لهجه ی خاص مردم رامهرمز به �لهجه ی رومزی� معروف است. [۷] مجله مطالعات خلیج فارس مینویسد: دوراقع �لحجۀ رومزی� لهجه یی از گویش بختیاری است؛ زیرا مناطق اطراف رامهرمز آنچنان که ذکر آن رفت، تقریبا همگی بختیاری نشین است. [۸] برخی نیز این گویش را لری رامهرمزی در کنار سایر گونه های لری نام برده اند. [۹][۱۰]
مردم رامهرمز از قوم لر. ایل بختیاری و بهمئی هستند و به زبان لری بختیاری سخن می گویند.
رامهرمز: این نام در فرهنگ پهلوی - فارسی دکتر بهرام فره وشی رام اهرمزد rāmohrmazd نوشته شده است؛ ولی نه معنی آن آورده شده و نه این که چرا امروزه رامهرمُز گفته می شود و نه رامهرمَز؛ و نه دلیلی برای افتادن دال پایانی نگاشته شده است. از سوی دیگر، رام اهرمزد یعنی پیرو اهورامزدا؛ که این نمی تواند نام مکان ( شهر ) باشد. پس می توان گفت رامهرمز از دو بخش ساخته شده است:
... [مشاهده متن کامل]
1 - رام. که در پهلوی به این معنی هاست: الف - آرامش، آسانی، سهولت، راحتی. ب - آرام، شاد، خوشحال، خوشایند، دلچسب. پ - رام، فرمانبردار، پیرو، مطیع.
2ـ هرمز. خورشید بالندگی یا آفتاب بالندگی بخش. ( نگاه کنید به واژه ی هرمز )
از این رو رامهرمز یعنی خورشید دلچسب بالندگی.
... [مشاهده متن کامل]
1 - رام. که در پهلوی به این معنی هاست: الف - آرامش، آسانی، سهولت، راحتی. ب - آرام، شاد، خوشحال، خوشایند، دلچسب. پ - رام، فرمانبردار، پیرو، مطیع.
2ـ هرمز. خورشید بالندگی یا آفتاب بالندگی بخش. ( نگاه کنید به واژه ی هرمز )
از این رو رامهرمز یعنی خورشید دلچسب بالندگی.
رامهرمز شهر من است ی زمانی پایتخت ایران محسوب میشد
در زمان هرمز ساسانی هرمز مریضی لا علاجی داشت و دکتر ها گفته بودند زیاد زنده نمیمونه گفته منو ببرین یه جای خوش اب و هوای قشنگی برای اخر عمرم و بردنش رامهرمز رامهرمز هواش یه جوری بوده که خوب شده بخواطر همین اسمش رو گزاشتن رام هرمز
یعنی هرمز رام شد
یعنی هرمز رام شد
این چرت و پرتا چیه توروخدا؟ :|