truth
راستی
/rAsti/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کمال، درستی، تمامیت، امانت، راستی، بی عیبی
صحت، صداقت، راستی، راستگویی
راست، درستی، حقیقت، صداقت، راستی، حقانیت، صدق
صحت، حقیقت، واقعیت، راستی، صدق، سخن راست، چیز واقعی
وفاداری، سرسپردگی، صداقت، راستی
حالت عمودی، راستی، قائمی، عمودیت
راستی
پیمان، نامزدی، وفاداری، سرسپردگی، نامزد کردن، نامزد، راستی، وفا، از روی ایمان
پاکدامنی، راستی، پیروی دقیق از اصول
صحت، درستی، راستی، درستکاری، راستگری، صحت عمل
واقعا، بالفعل، براستی، راستی
پیشنهاد کاربران
رای استواری
برای حقیقت
برای پایداری
. . .
راسته بازار
راست گوشه
راستا
. . .
رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد
به :
را
دا
رای
برای
for
about
. . .
رجوع کنید
برای حقیقت
برای پایداری
. . .
راسته بازار
راست گوشه
راستا
. . .
رأی ( عربی ) با "رای rāy " هیچ ارتباطی ندارد
به :
را
دا
رای
برای
. . .
رجوع کنید
خودمونی :Actually
رسمی : By the way
رسمی : By the way
راستی؟ : [عامیانه، اصطلاح] واقعا؟ آیا درست است؟.
درستی . . . . . صدق . . .
حقیّت
By the way در کتاب English time کانون زبان ایران
در زبان لری بختیاری به معنی
درستی. حقیقت. راستی
. راستش را بگو
راستی زه انجو اویدی::
راستش را بگو از آنجا آمدی
Rasti
درستی. حقیقت. راستی
. راستش را بگو
راستی زه انجو اویدی::
راستش را بگو از آنجا آمدی