باستان ( باس تان ) یک کلمه تورکی است. از فعل باسماق ( باس. باسما. باستون. باسیلی. باستیرما. باستیرماق. باستیل. باسان ) . . . . . . . تان مثل داس تان ( داستان ) . قاس تان ( قاستان. قاسدان نامه ی فردوسی. قیس سا ( قصه ) راس تان ( راستان. مثل داس تان راستان ) . آرتان. .
صلحاء. [ ص ُ ل َ ] ( ع ص، اِ ) صلحا. ج ِ صلیح، بمعنی صالح : قاضی مکران را با چند تن از صلحا و اعیان رعیت به درگاه فرستاد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 242 ) .
زیشان بهر اقلیم یکی بنده و بابی است
کو را به صلاح گُرُهی کز صلحااند.
... [مشاهده متن کامل]
ناصرخسرو.
یکی از صلحای لبنان که مقامات او در دیار عرب مذکور بود. . . ( گلستان ) . و صلحاء واعظان و نصحاء مذکران. ( ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 119 ) .
زیشان بهر اقلیم یکی بنده و بابی است
کو را به صلاح گُرُهی کز صلحااند.
... [مشاهده متن کامل]
ناصرخسرو.
یکی از صلحای لبنان که مقامات او در دیار عرب مذکور بود. . . ( گلستان ) . و صلحاء واعظان و نصحاء مذکران. ( ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 119 ) .
راستان::درستکاران. راستگویان
در زبان لری بختیاری به معنی
به دوره ای رویایی در قدیم اشاره
دارد که مردم به هم دروغ
نمی گفتند
دوره ی راستان::دوره ی راستگو
ها. درستکاران
یونانیان در تاریخ قدیم خود
... [مشاهده متن کامل]
به این نکته اشاره کردند
که مردم پارس از دروغ و دزدی
دوری می کنند و به فرزندان
خود سوارکاری. تیراندازی.
می آموزند و آب دهان خود
را بر زمین نمی ریزند
و همیشه دستمالی با خود
دارند تا زمین نحس نشود
Rastan
راستان نام پسر در زبان لری بختیاری
در زبان لری بختیاری به معنی
به دوره ای رویایی در قدیم اشاره
دارد که مردم به هم دروغ
نمی گفتند
دوره ی راستان::دوره ی راستگو
ها. درستکاران
یونانیان در تاریخ قدیم خود
... [مشاهده متن کامل]
به این نکته اشاره کردند
که مردم پارس از دروغ و دزدی
دوری می کنند و به فرزندان
خود سوارکاری. تیراندازی.
می آموزند و آب دهان خود
را بر زمین نمی ریزند
و همیشه دستمالی با خود
دارند تا زمین نحس نشود
راستان نام پسر در زبان لری بختیاری