رابطه ( به هندی: Rishtey ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۲ و به کارگردانی ایندرا کومار است. در این فیلم بازیگرانی همچون آنیل کاپور، کاریسما کاپور، شیلپا شتی، آمریش پوری، شارات ساکسنا، آلوک نات ایفای نقش کرده اند.
رابطه فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی پوران درخشنده و محصول سال ۱۳۶۵ است. این فیلم نخستین تجربه بلند سینمایی پوران درخشنده محسوب می شود. در مورد نوجوانی ناشنوا و لال به نام ناصر است که قادر به ایجاد رابطه با اطرافیان خود نیست. پدر و خواهر ناصر به او بی توجه اند و دل سوزاندن مادر به حال او بی فایده است. ناصر تحت فشار اطرافیان و خانواده از همه کس و همه چیز دلزده است، اما پس از آن که معلمش او را در عدم برقراری رابطه با اطرافیان مقصر می داند، به خود می آید. سرانجام پس از آن که تا حدودی قدرت تکلم می یابد با دسته گلی به دیدار معلم می رود. ... [مشاهده متن کامل]
واژه رابطه معادل ابجد 217 تعداد حروف 5 تلفظ rābete نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: رابطَة، مؤنثِ رابط، جمع: روابط] مختصات ( بِ طِ ) [ ع . رابطة ] ( اِ. ) آواشناسی rAbete الگوی تکیه WWS ... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 3 منبع فرهنگ فارسی عمید لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی معین فرهنگ واژه های سره فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد واژگان عامیانه
رابطه: همتای پارسی این واژه ی عربی، نیوانیش nivānish است که در مانوی نیوننیشن nivannishn بوده است.
رابطه = همبستگی
رابطه یعنی یک معامله که سود بده
🇮🇷 واژه ی برنهاده: �همرسه� 🇮🇷
یعنی با دخترها رل زدن یا تماس گرفتن یا عاشق شدن
بررسیِ واژگانِ " هیتَن/های": در زبانِ اوستایی " ها ( ی ) ha ( y ) " به چمِ " بستَن" بوده است. مجهولی/گذشته یِ این واژه "هیتَ" بوده است ( PPfP در فرتورِ زیر نشاندهنده همین موضوع است ) . چمهایِ واژه یِ " ها ( ی ) " : ... [مشاهده متن کامل]
1 - بَستَن، به بند کشیدن ( دست و پای کسی را بستن ) 2 - به هم بَستَن، ارتباط دادن، اتصال دادن، با یکدیگر ارتباط/اتصال برقرار کردن، در ارتباط/اتصال قرار دادن 3 - بستَن ( اسب ) به گاری، به گاری وصل کردن، یوغ کردن . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . نکته: 1 - " هیتَن" با واژه یِ " hitch " در زبانهای اروپایی به چمِ " بستَن، کشاندن" همریشه است. 2 - در زبانِ آلمانی به "رابطه" در مزداهی ( =ریاضی ) ، " beziehung" می گویند که " be" پیشوند است و " ziehung" از کارواژه " ziehen" به چمِ " کِشیدن، کِشاندن" است. درزبانِ انگلیسی به "رابطه" در مزداهی " relation" از کارواژه یِ " relate" می گویند. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پیشنهاد: 1 - همانطور که در بالا گفته شد، مجهولی/گذشته یِ این واژه " هیتَ" بوده است که اگر آن را به پارسیِ کنونی برگردانیم "هیته" از کارواژه یِ " هیتَن" را خواهیم داشت. بُن کنونیِ کارواژه " هیتَن" نیز " های hay" خواهد بود که در بالا به آن اشاره شد. 2 - بنابر نکته هایِ 1 ، 2 و چمهایِ 2 ، 3 در بالا، می توان به جایِ واژگانِ "رابطه، رابطه داشتن" در مزداهی ( ریاضی ) از کارواژه یِ " هیتَن" بهره ببریم. ما همچنین می توانیم پیشوندهایی همچون ( فر، در، پَر، وا، پی و. . . ) را با کارواژه یِ " هیتَن" همراه سازیم و نوواژگانی را پدید آوریم. 3 - جدای از اینکه با پیشنهادِ شماره 2 همسو باشید یا نَه، کارواژه یِ " هیتَن" با بُن کنونیِ " های" تواناییِ کاربست پذیریِ بالایی در زبانِ پارسی دارد؛ برای نمونه می توان به جای واژه یِ communicate از ان بهره برد که برابرِ آن در آلمانی " sich in Verbindung setzen ( ارتباط برقرار کردن، خود را در ارتباط قرار دادن ) می شود، چنانکه فرتورِ زیر شماره یِ 2 گویایِ آن است. 4 - درصورتِ ناگذرا دانستَنِ کارواژه یِ "هیتَن" چه بسا می توانیم کارواژه یِ " هایانیدن ( گذرایِ " هیتَن" ) " را از آن بسازیم و واژگانی همچون "هایانِش" را از آن بیرون بکشیم. 5 - چمهایِ واژگانِ اروپاییِ بالا و واژه یِ " هیتَن" گویایِ یک چیز است: " کشاندَن یا هدایت به قصدِ ارتباط یا اتصال ( برای نمونه: کشاندَن اسب ( یا هر چارپایِ دیگر ) برایِ بستَن به گاری ) . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . پَسگَشت ( reference ) : بخشِ 1801 و 1802 از نبیگِ " فرهنگنامه یِ زبانِ ایرانیِ باستان" نوشته یِ " کریستین بارتولومه"
/میانه/ در برخی جاها واژه میانه ( میونه ) را می توان به جای رابطه به کار گرفت: این دو برادر رابطه خوبی با هم ندارند. این دو برادر میانه خوبی با هم ندارند.
در ارتباط بودن
برابرنهاد پارسی واژه رابطه چنین می شود: رابطه و ارتباط ( داشتن ) = همدوسِش ( داشتن ) برگرفته از نسک ( کتاب ) بنیادهای منطق نگریک ترگویه ای از دکتر ادیب سلطانی
میانه
هماوندی برای کوتاه تر نمودن سخن درباره ی هماوندی ( رابطه ) میان �شأن و کرامت انسانی� با �مرغ� یا کلی تر: سیر کردن شکم، بهتر است آن را از آخوندها پرسید . . . برگرفته از نوشتاری در پیوند زیر: ... [مشاهده متن کامل]
ب. الف. بزرگمهر ششم امرداد ماه ١٣٩١ https://www. behzadbozorgmehr. com/2012/07/blog - post_5616. html واژه ی �هماوندی� را همچنین بجای واژه ی از ریشه عربی �ارتباط�، �مرتبط بودن . . . � و �تماس� می توان بکار برد. نمونه ها: من با او هماوندم ( در تماسم ) . این دو جستار با یکدیگر هماوندند ( �مرتبط هستند� یا �ارتباط دارند� ) .
در ارتباط بودن با دیگران
درود روشنگری : در نگاه نگارنده هیچکدام از چم های گفته شده ( پیوند، پیوستگی، پیوستار ) در چم "رابطه و ارتباط" آنچناکه بایست گویا نیستند. چرا که "ارتباط" گونه ای از به هم پیوستن است که هر آن می شود از سوی هر کدام از دو کس یا چند کس براحتی بدون آسیب ساختمانی آ ن را گسست. اما این معنا در واژه ی "پیوند" چنین مفهومی را به ذهن وارد نمی کند. انگار در واژه ی پیوند گونه ای پیوستگی پایا و گسست ناپذیر پنهان شده است؛ که در واژهی "ارتباط" و هم خانواده های آن فراهم نیست. وارون آن، در واژه ی "ارتباط" گونه ای ناپایایی و گسلش دیده می شود. بنابراین من واژه " هم رسش/هم رسشی/ هم رسشیها" را برای این واژگان پیشنهاد می کنم. سپاس ... [مشاهده متن کامل]
ارتباط/ رابطه = همرسش/ همرسشی ارتباطات = هم رسشیها