اندریمان سالار ؛ حاجب بزرگ و رئیس تشریفات.
سالار پرده. [ رِ پ َ دَ / دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حاجب. دربان. حاجب بزرگ :
چو سالار پرده سپهبد بدید
رها کردنش هیچگونه ندید.
( شاهنامه چ بروخیم ج 1 حاشیه ص 231 ) .
رجوع به سالاربار و سالار شود.
چو سالار پرده سپهبد بدید
رها کردنش هیچگونه ندید.
( شاهنامه چ بروخیم ج 1 حاشیه ص 231 ) .
رجوع به سالاربار و سالار شود.
باربد