intelligence (اسم)اگاهی، فراست، زیرکی، ذکاوت، فهم، هوش، خرد، جاسوسی، بینش، روح پاک یا دانشمندsagacity (اسم)فراست، زیرکی، ذکاوت، هوش، ژرفی، دانایی، هوشمندیacuteness (اسم)زیرکی، ذکاوت، حدت یا شدت، تیزیbrain (اسم)ذکاوت، مغز، هوش، مخ، کله، خردesprit (اسم)ذکاوت، نشاط، روح، هوشwitting (اسم)ذکاوت، قضاوت، هوش، اطلاعات، معلومات، دانش، تعمد
زرنگی . زیرکی. تیزی تیزبین. ریزبین:ذکاوت.موقعیت شناسی و تصمیم سریع و درستکسی که در عواقب امور می اندیشد و راه صحیح را بر می گزیند.کیاستفراستخوشفکریعزم و حزمهوش و درایتنبوغهوش، زیرکی، تیزهوشی، عقل، فراست، فطانت، هوشمندی، هوشیاریسلام ذکاوت:هوش، تیز هوشی، زیرکی ، باهوشیمعادل انگلسیسش هم میشه brainهوشیاریزیرکیمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)+ عکس و لینک