روشن فکر، فکری، دارای افکار بلند، عقلانی، ذهنی، خردمند
noetic(صفت)
ادراکی، ذهنی، هوشی، معرفتی
psychic(صفت)
روانی، واسطه، معنوی، روحی، ذهنی
subjective(صفت)
درونی، خصوصی، ذهنی، فاعلی، وابسته به طرز تفکر شخص
پیشنهاد کاربران
وارُمیگ
پندارگرایی / پندارگرایانه ( در برخی باره ها همراه با کارواژه ی بودن ) نمونه: کوشش وی در کشاندن روسیه به هموندی در �باهماد اروپای یگانه� را با همه ی پندارگراییِ ( ذهنیگری یا ذهنی بودن ) نهفته در آن . . . برگرفته از یادداشتی در دست کار