افغانها مانده شدن میگویند
هشتاد درصد لغات استفاده شده در ایران ، عربی است !
ذله شدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]خسته شدن، از پا در آمدن، سختی کشیدن، بیچاره شدن دیوانه شدن.
( ( شیرین دست آرزو را کشید و دو تایی زیر میز چمپاته زدند . "خفه شو و با مادرت و آیه بحث نکن !فهمیدی ؟"چشمک زد . آرزو زیر میز زل زد به شیرین . "چرا نکنم ؟خوب هم می کنم !ذله شدم از دست این دو تا . تو هم خیلی لوسی " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 120. ) )
( ( شیرین دست آرزو را کشید و دو تایی زیر میز چمپاته زدند . "خفه شو و با مادرت و آیه بحث نکن !فهمیدی ؟"چشمک زد . آرزو زیر میز زل زد به شیرین . "چرا نکنم ؟خوب هم می کنم !ذله شدم از دست این دو تا . تو هم خیلی لوسی " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 120. ) )
اگر معنیش به تنگ آمدن و به ستوه آمدن و کلافه شدن باشه، املای واژه غلطه و باید زله شدن باشه؛ اگر همین املا مد نظره، احتمالا از ذلت و مصدر ذُلّ میاد و معنای پست شدن و خوار وخفیف شدن باید بده.
خسته شدن، از پا در آمدن،
چهار میخ شدن از مسئله ای
سختی کشیدن بیچاره شدن دیوانه شدن
خسته شدن
به ذلت کشیده شدن، بیچاره شدن، مستاصل شدن