ز مردم زمین دید چون پرّ زاغ
سیه دیسه و چشم ها چون چراغ
شاهنامه فردوسی، گفتار اندر رزم اسکندر با حبش، تصحیح خالقی مطلق، دفتر ششم، چاپ نیویورک
قوطوری عزیز، آن واژه ای که شما نوشته اید، همان �درس� عربی است که در ترکی کمی تغییر کرده است!!!!
دیسه از "دیس" بن مضارع مصدر "دیشتن" به معنی "نشان دادن" ساخته شده است، و زبان فارسی هم هیچگاه از ترکمنی واژه نگرفته که به آن واژه های بسیاری هم داده است. مصدر دیشتن در پهلوی رایج بوده اما در فارسی فراموش
... [مشاهده متن کامل] شده است، فقط بن مضارع آن به صورت پسوند در واژه های تندیس، خایدیس و چند واژه دیگر باقی مانده بوده است. دیسه هم در سال های اخیر ساخته شده است.
دیس = فرم و شکل یکپارچه = فرم وحدت یافته
در واقع به هر فرمی که یکپارچگی داشته و زیبایی را تداعی می نموده است، دیسه گفته می شده. دیسه را میتوان در کلماتی مانند دیستان و دوستان مشاهده نمود.
من یک پرسش دارم: آیا دیسه یک واژه ی یونانی نبوده که به پارسی راه یافته؟؟؟
من خودم نمی دانم!
دیس واژه کهن پارسی است و برابر واژه تازی ( =عربی ) شکل است.
دیس نیز پسوندی است که باز هم برابر همین "شکل" است.
برای نمونه:
تندیس=تن - دیس که می شود تن شکل، چیزی که شکل و دیس تن را داشته باشد.
... [مشاهده متن کامل]
ویکی پدیا پسوند دیس را "پسوند همانندی" خوانده است، همانگونه که گفنیم، پسوند دیس برابر "شکل" است، پس برابر واژه ای که پسوند دیس داشته باشد به این شیوه است:
. . . . . . دیس/شکل
برپایه این، نمی توان همیشه همانندی را برای پسوند دیس گرفت، چرا که اگر جای آن نقطه چین ها یک صفت بیاید، دیگر ما با همانندی سر و کار نداریم! برای نمونه زیبادیس که می شود زیبا شکل. اگر به شیوه ویکی پدیا پیش برویم، این واژه می شود "همانند زیبا" که درست نیست!
ویکی پدیا همیشه درست نمی گوید!
این واژگان با دیس پیوند دار ( =مرتبط ) هستند و بهتر است برابر آنها را بدانید: ( رو به روی واژگان، گزاره ها یا واژگانی نوشته شده است که بیگانه هستند و این واژگان ساخته شده با دیس، جایگزین پارسی آنها به شمار می آیند )
دیسیدن=شکل دادن، دیس دادن
دیسه=دیس، شکل، طرح
دیسش=شکل گرفتن، دیس گرفتن
ترادیسش=تبدیل، تبدیل شکل
بدیس=شکل بده، دیس بده
دیسنده=شکل دهنده، دیس دهنده
دیسیده=شکل گرفته، دیس داده شده
دیساک=چیزی که باید به آن شکل داد
پیرادیس=دورِ شکل، محیط
دژدیس=چیزی که بد شکل باشد، چیزی که شکل نامناسبی داشته باشد
دگردیسش=تغییر یافتن شکل
دگر دیسیدن=تغییر دادن شکل
رهنمایی:
دیس - اک
اک در پارسی پسوندی است که در خوراک و پوشاک و. . . . دیده می شود. برای اینکه برابر این گونه واژه ها را بیابیم، باید نخست بن واژه آنها را بیابیم. برای نمونه خوراک می شود خوردن، پوشاک می شود پوشیدن و دیساک می شود دیسیدن. خوراک چیزی است که می خورند یا همان خوردنی، پوشاک چیزی است که می پوشند یا پوشیدنی، پس دیساک چیزی است که باید به آن شکل ( دیس ) داده شود. کاربرد این واژه خیلی کم است ولی ارزشش را دارد که واژه ای بیگانه را از میان برد.
دیگر واژه ها از گرد هم آمدن پسوند ها و پیشوند ها هستند و نیاز به گستردن ( =توضیح دادن ) ندارند.
توضیح در مورد معنی کلمۀ دیسه di�se در زبان ترکی ( ترکمنی ) :
دیسه di�se - desə - derse = دستورالعمل، فرمول، دستور، دستورکار، شیوه نامه، راهنمایی، فرمان، اموزش، سفارش، دستور، قاعده، نسخه، سرمشق، نمونه، درس، آموزش، بحث، تعلیم، مشق، پند، نطق، گفت، خطابه، خطابت، و. . .
... [مشاهده متن کامل]
Men ol n�me di�se ederin من اُل نأمه دیسه اِدرین، O nə desə, edəcəm - o ne derse onu yapacağım= او هردستوالعملی ( درسی، فرمانی، آموزشی، فرمولی، و. . . ) داد انجام می دهم، او هرچه گفت انجام می دهم
ol n�me di�se di�sin men edmeyan اُل نأمه دیسه دیسین من اِدمِیان - Nə desə, etməyəcəyəm - O ne derse onu yapmayacağım = او هر دستوری ( فرمانی، و. . . . ) بدهد ( بگوید ) انجام نمی دهم
N�me di�sem şony et نأمه دیسِم شُنی اِت - Mən nə deyirəmsə et - ne dersem onu yap= هرچی گفتم ( دستور دادم، فرمان دادم، و. . . ) بکن ( انجام بده )
دِریسderis= پوست، بشره، پوسته، پوسه، جلد، غلاف، قشر، لایه، لحات، ورقه
go�un derisi گویون دریسی، qoyun dərisi - koyun derisi= پوست گوسفند
دیس، دیسه: form
دیسیدن: to form
دیسش: formation
دیسنده، دیسندگی: forming
ترادیسش: transformation
دیسول: formula
دیسال، دیسه ای: formal
دیسار: format
وادیسیدنی: deformable
وادیسیده: deformed
اندامک یا زیر واحدی تخصصی در حصار یک سلول است که خود دارای غشایی دو لایه می باشد. کارکردی ویژه بر عهده داشته، و در سلول های گیاهان، جلبک ها، و جاندارنی که یاختة آنان هسته محصور در غشاء سلولی دارند، یافت می شود.
شکل، صورت
طرح design.
دیساور = طراح، designer.
دیس = شکل، فرم.
دیسواره = مدل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)