دیکل در تورکی یعنی برافراشده بلند شده ( مثال یلکن لر دیکل دی ) بادبان ها برافراشته شدند
در زبان مازنی واژه دَکِل و دَکِلون مترادف هستند
به معنای: اصلا، یعنی ، به هیچ وجه
ولی یه کمی لطافت در استفاده این کلمات هستش که دکلون حالت تاکید بیشتری داره که در مثال میگم:
مازنی: دکل ونه واری هسه !
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه: اصلا مثل این هستش !
مازنی: دکل تا این حد !
ترجمه: اصلا تا این حد! یا، یعنی تا این حد!
مازنی: دکلون ( یا دلکوووون ) اینتی بیه!
ترجمه: اصلااااااااا اینجوری!
مازنی: دکل ناخانی بَبا رِ سر بَزِنی!
ترجمه: به هیچ وجه نمیخوای بابات رو سر بزنی؟
واژه مست
معادل ابجد 500
تعداد حروف 3
تلفظ mast
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: دکل]
مختصات ( مُ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی mast
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ لغت معین
خیلی مسخره این واژه دکل صد درصد مال زبان دیگر قوم دیگر دانست.
دکل = نشانه
از کارواژه دکلیستن یا دکلستن مازندرانی گرفته شده به معنای ریخته شده یا نارس
اگر کل یا بی مو را نوعی نشانه بدانیم پس ریخته شدن یا دکلیستن را از دکل و نارس بودن می دانیم چرا که کسی که به حد رشد نرسیده باشد گویا دچار ریختگی شده و اصطلاح کال یا نرسیده نیز از همین کل یا کال با بی مو میتواند آمده باشد - پر در همه این موارد دکلیستن = دکل = کل = بی مو یا ریخته و دارای نشان یا نارسیده ( کال )
... [مشاهده متن کامل]
برو آنجا کل بکار = برو آنجا نشانی را قرار بده ( برای مفهوم نشان دار شدن )
دکل کلمه ترکی برگرفته از کلمه پایه دیک به معنی بلندى میباشد
دکل ( Mast ) [اصطلاح دریانوردی] :لوله ای آهنی که از ورق درست شده و سربالائی آن دارای قطر کمتری نسبت به سر پائین میباشد . این لوله در روی خط مرکزی کشتی نصب میگردد . در کشتی های جدید از دکل برای نصب آنتن
... [مشاهده متن کامل] های تجهیزات ناوبری و مخابری ، نصب پرچمهای مخابراتی و دریانوردی و سایر موارد مشابه استفاده میشود . کشتی ها بسته به نوع و ساختمان ممکن است چند دکل داشته باشند .
در پارسی " فرسپ " ، همچنین تیرک یا دیرک .
فرسپ نفتی = دکل نفتی
دیرک