دوشیزه

/duSize/

    damsel
    miss
    maid
    virgin
    fraulein
    maiden
    girl
    mademoiselle
    seorita

فارسی به انگلیسی

دوشیزه امروزعروس فردا
present maid prospective bride

دوشیزه وار
maidenly, virginal

مترادف ها

gill (اسم)
تمیز کردن، یار، ابجو، دلارام، دوشیزه، دختر، دلبر، دختربچه، گوشت ماهی، پیمانهای برای شراب، دختر جوان، استطاله زیر گلوی مرغ، نوعی نان شیرینی بشکل قلب

miss (اسم)
خطا، دوشیزه

damsel (اسم)
دوشیزه

maiden (اسم)
خاده، دوشیزه، باکره، دختر باکره

girl (اسم)
کلفت، معشوقه، دوشیزه، دختر، دختربچه، زن جوان

demoiselle (اسم)
دوشیزه، لک لک، دختر خانم

mademoiselle (اسم)
خانم، دوشیزه، دختر خانم، مادموازل

signorina (اسم)
دوشیزه، مادموازل

پیشنهاد کاربران

دوشیزه مرکب است ازدوش وایزه؛دوش درپهلوی بمعنی شیر ( خوراکی ) است وایزه دراصل ودرپهلوی ایزک بوده که بعدا بعربی ک به ج تبدیل شده وبصورت ایزج درآمده ازاین مرحله نیزگذشته وبادستورزبان پهلوی اختلاط پیداکرده
...
[مشاهده متن کامل]
همچون واژه جوجه که دراصل جوجک بوده ک به ه تبدیل وبصورت ایزه درآمدوبازهم اعراب آن را تغییرداده ودرنوشتار به جای ز حرف ذرا بکاربرده اند. پس دوشیزه دراصل دوشیزک بوده است . وایزهم بمعنی هم مرز ، آماده ورود معنی دارد. ودوش هم درپهلوی بمعنی شیر ( خوراکی ) است. لذا ازترکیب دوش وایزک شیرده یاشیری کوچک دربرابرشیری بزرگ یعنی مادرویاآماده ورود به مرحله شیردهی است. باعرض پوزش اینگونه طبقه بندی درمیان سایرپستاندان وحتی پرندگان نیز مرسوم است وبراساس نوع بازدهی یا سن آنها درهرمرحله به اسم خاصی که گویای اهمیت ثمربخشی آنهاست نامیده می شوند.

به دوش در جمله های زیر دقت کنید
دوش گرفتن= زیر باران و چیزی که می بارد قرار گرفتن
دوشیدن= باریدن و چکاندن از چیزی
بر دوش کشیدن = به بار کشیدن = کنایه از حمل
دوشیزه = دوش ایزه ( is = هست / شد ) = به بار آمده = کسی که به سن بلوغ میرسد و میتواند شیر دهد یا کسی که میتواند کار دوشیدن را انجام دهد
...
[مشاهده متن کامل]

دوغ = دوغتر = دوختر = داتر لاتین = کسی که میتواند دوغ را به بار آورد
در همه اینها دوش = بار
همچنین اصطلاح بارش کردم = بر دوش کسی چیزی قرار دادن است => دوش کنایع از مسئولیت نیز شد اما با بررسی دقیق میتوان فهمید دوش یعنی باریدن که خود دو چم دارد
1 - مسئولیت
2 - هر آنچه که بر سر ما می افتد = واران = از بالا به پایین => bar = واحدی برای فشار در لاتین نیز شد => برای اشاره به مسعولیت در ایران بکار رفت
همچنین در باریک نشانه قطره های ریز و کشیده باران شد ؛ پس میبینیم برای یک واژه در چند جا بستگی به نیاز کاربرد های خاصی یافت.

دوشیزه =این کلمه را درابتدا ودرزمان هخامنشیان به دخترانی اطلاق می شد که هنوز ازدواج نکرده بودن و چون پاک ومعصوم محسوب میشدند ، دوشیدن شیر گاوها رابرعهده ی آنها می گذاشتند واعتقادشان این بود که برکت دست این دختران باعث افزایش شیر گاوها میود .
...
[مشاهده متن کامل]

دوش ایزه =دوغ شیزه =دوشنده ی شیر
دوغ =در زمان زرتشت برای کلمه شیر از کلمه دوغ استفاده می شد

هَرَل
واژه دوشیزه
معادل ابجد 332
تعداد حروف 6
تلفظ dušize
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: dušičak]
مختصات ( زِ ) ( اِمصغ . )
آواشناسی duSize
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
دوشیزه میتواند از دوخ به معنی دختر و یزه پسوند کوچک ساز باشد و سرهم میشود
دختری که کوچک و جوان است به مانند دخترک.
این تنها یک حدس بود.
دوشیزه میتواند به دوشِس یا دوک اشاره داشته باشد این کلمه در لاتین dux در فرانسوی duchesse به طبقه اشرافی و پاک اشاره دارد و بنظر میرسد در زبان فارسی به دختری که پاک هست وارد و معنا شده
{دوشیزه}: دارای ( دوش ) پستان کوچک
( چون هنوز مادَر و شیردِه نشده است ) .
با احترام به خواهران گلم.
وَ یک واژه ی ( پارسی ) است به این ریخت در گذشته:
دوشیچَک: دوشیزه
( گذشته ) چَک ← ( امروزه ) چِه ( کوچک )
...
[مشاهده متن کامل]

کویچَک← کویِ کوچک - کوچِه
ماهیچَک← ماهیچه
کنیچَک← کنیزَک - کنیز ( زن کوچک )

هرل
دختر نوجوان که متاهل ودختر که ازدو
ماه زیبارو فرشته

دوش و پسوند اسم ساز شباهت ( یزه! )
یعنی کسی که مشغول دوشیدن! می باشد و قصد ازدواج ندارد ( قصد ادامه تحصیل دارد! ) ، پاک کننده بدی ها، پاکدامن، دلپاک، دختر!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)