دوراندیش

/durandiS/

    circumspect
    farsighted
    prudent
    provident
    far-sighted

مترادف ها

forehanded (صفت)
محتاط، بموقع، دوراندیش، چیز دار

forethoughtful (صفت)
مواظب، دوراندیش

پیشنهاد کاربران

حازم
کسی که در عواقب امور می اندیشد و راه صحیح را بر می گزیند.
باتدبیر
- عواقب بین ؛ دوراندیش. ( آنندراج ) .
معنی دور اندیش یعنی چه
احتیاط کار، ژرف بین، عاقبت اندیش، محتاط، هوشیار، مدبر، آینده نگر، آخربین
کسی که به دوری و جدایی فکر می کند
اینده نگر
آینده نگر
مبر
مدبر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)