environment (اسم)محیط، احاطه، اطراف، پرگیر، دوروبرenvirons (اسم)پیرامون، اطراف، دوروبر، حومه، توابع، حول و حوشmilieu (اسم)اجتماع، محیط، قلمرو، اطراف، دوروبر
دور وبر :دور وبری، نادور وبری، دوروبرنما.= دور و ور= حوالی⭐معادل انگلیسی ش میشه nearby یا about یا environsدر گویش محاوره ای "دورو ور" هم گفته میشود.در گوشه و کنارمعنی دوروبردور و بر به چم دور و نزدیک و کنار هست و واژه ای سراسر پارسی هست و دور که ب چم گرد هست نیست از واژه پهلوی دورگ یا دورک گرفته شدهحریم= پیرامون. پیرامن. ( محمودبن عمر ربنجنی ) . گرداگرد. دور. دوروبر. حوالی. اطرافاوساط و اطرافدر گویش شهرستان بهاباد واژه دُوْ رُ بَرا به معنای همین نزدیکی ها و اطراف می باشد این واژه در اصل دوروبرها بوده است. مثال، بابات کجا هستند؟ پاسخ می دهد همین دوروبرا.+ عکس و لینک